چکیده:
نوستالژی یا غمغربت در اصطلاح به حسرت گذشته و احساس بیگانگی و بیزاری از واقعیات موجود گفته میشود. این اصطلاح از حوزهی روانشناسی وارد هنر و ادبیات شد و در ادبیات عبارت از رفتاری است ناخودآگاه که در شاعر یا نویسنده روی میدهد. ابن نُباته(686 -768هـ) امیر شعرای مصر سالیان دراز دور از زادگاهش، در سرزمین شام زندگی کرده است. از این رو غمغربت یکی از درونمایههای اصلی شعرش است. او در چکامههای خود حسرت گذشته و دلتنگی حاصل از آن را با ابزارهای زبانی و تصویرهای شعری گوناگون بیان میکند و برای رهایی از وضع نامطلوب کنونی خود تلاش میکند جایگزینی پیدا کند. واکنش روانی شاعر در برابر این غمغربت عمدتا به صورت یاد کرد حسرتآمیز ایام وصال معشوق، شکایت از روزگار خزان دیدهی پیری، غم دوری از وطن، سوگ عزیزان، خاطرههای جمعی، باستانگرایی و غربت اجتماعی است. این پژوهش ابتدا به بیان رابطهی میان نوستالژی، دانش روانشناسی و مکتب رومانتیسم میپردازد و سپس مفاهیم و مؤلفههای نوستالژی را در دیوان این شاعر تازی مورد بررسی و تحلیل قرار میدهد.