چکیده:
یکی از پایههای بنیادین پادشاهی ساسانی، وابستگی به سپاهیانی بود که بزرگان و اشراف جنگجوی پارسی و پارتی برای شاه فراهم میکردند. معمولاً این باور وجود دارد که این وابستگی تا زمان پادشاهی خسرو انوشیروان و اصلاحات وی ادامه یافت و تنها در زمان او بود که شاه برای نخستین بار توانست سپاهی ثابت و وابسته به شاه را بیآفریند و عملاً خود را از وابستگی به نیروهای بزرگان و روسای خاندانها برهاند. این ناوابستگی حتی به ایجاد پادشاهی متمرکز که شاهان ساسانی به دنبال آن بودند، نیز تعبیر شدهاست. اما گواهیهای بازمانده و گزارشهای مورخان، در تضاد با این باور عمومی قرار دارد و آن را به چالش میکشد. این نوشتار بر آن است تا با واکاوی این گواهیها، اصلاحات نظامی خسرو و پیامدهای آن را بررسی نماید.
خلاصه ماشینی:
"حتی اگر این فرض درست هم باشد باز این پرسش پیش میآید که در جریان تقسیم قدرت ایران سپاهبد، سپاهبدان چهارگانه از میان چه کسانی برگزیده شدند و آیا خاندان های کهن اشکانی، در این تقسیم بندی جدید، جایگاهی داشتند یا اینکه شاه ، آیا افرادی را برای این جایگاه برگزید که از نیروهای نوآفریده اش بودند؟ مهرهای بازمانده از چهار سپاهبد گمارده شده توسط خسرو و گزارش های مورخان درباره رویدادهایی که سران خاندان های اشکانی در پادشاهی هرمزد چهارم و خسروپرویز رقم زدند، به خوبی نشان میدهند که خاندان های بزرگ اشکانی مانند مهران ، اسپاهبدان و کارن همچنان در سلسله مراتب قدرت و در ساختار سیاسی و اجتماعی پادشاهی ساسانی حضور کارامد داشتند.
٣ (فردوسی،١٩٦٧، ج ٨، ٢٦-٣١٨) گزارش فردوسی و دیگر منابع ، بیانگر این نکته است که سپاهبدان در نتیجه اصلاحات خسرو نه تنها به قدرت و ثروت فراوانی دست یافته بودند بلکه دستیابی به مقام سپاهبدی چهارگانه نیز در خاندان ها موروثی گردیده بود(١٢٥-٢٠٠٨,١٠٢ ,Pourshariati) و نمونه بهرام چوبین و خاندانش به تنهایی بسنده است تا نشان دهد که هرمزد از به بار نشستن اصلاحات پدرش چه چیزی را بایستی برداشت می کرد.
( طبری، ١٣٦٢: ج ٢، ٥-٧٢٤؛ مسکویه ،ج ١، ٧-١٨٦؛ ابن اثیر، ١٣٧٠،ج ٢، ص ٥٤٤؛ فردوسی، ١٩٦٧،ج ٨، ٢٦-٣١٧؛ کولسنیکف ، (108-107:2535 بودند- در گردآوری مالیات مناطق زیر فرماندهی شان و اختصاص بخشی از این مالیات ، برای گردآوری و نگهداری سپاه به ویژه در زمان بروز جنگ ، داده شده بود و هرمزد نیز دست بهرام چوبین را در خزانه انبارهای نظامی و دیوان سپاه و گزینش مردان جنگی باز گذاشته بود(ثعالبی،١٣٦٨، ٤١٤ ؛ دینوری، ١٣٨٦، ١٠٨؛ فردوسی ، ١٩٦٧، ٤٣-٣٣٩)بیش از پیش زمینه را برای شورش خاندان های اشکانی علیه ساسانیان فراهم نمود."