چکیده:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر سازگاری و خودکارامدی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه انجام شد.
روش: روش پژوهش نیمه تجربی با گروه آزمایش، گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 24383 دانش آموز مقطع متوسطه ناحیه 2 آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال تحصیلی 94-95 بود که در ابتدا به صورت خوشه ای دبیرستان های آزادی، شهید واقفی1 و کتیبه و سپس از هر دبیرستان 4 کلاس و از بین آن ها نمونه ای به تعداد 40 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه کاربندی شد. افراد گروه آزمایش، 8 جلسه آموزش مهارت های اجتماعی برگرفته از کتاب صدری دمیرچی و اسماعیلی قاضی ولوئی (1389) و کتاب هارجی، ساندرز و دیکسون (1390) را هر جلسه 90 دقیقه هفته ای 2 بار به صورت گروهی دریافت کردند. هر دو گروه قبل و پایان آموزش و نیز پس از گذشت 2 ماه در مرحله پیگیری، به مقیاس سازگاری دانش آموزان سینها و سینگ (1380) و خودکارامدی عمومی شرر، مادوکس، مرکاندنت، پرنتیس-دان، جاکوبز و روگرز (1982) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مهارت های اجتماعی در بر سازگاری (12/55=F، 001/0=P) اثر داشته و میزان خودکارامدی را نیز به طورمعناداری افزایش داده (6/26=F، 01/0=P)؛ و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است.
نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های اجتماعی روشی موثر برای ارتقاء سازگاری و خودکارامدی نوجوانان دختر است.
خلاصه ماشینی:
يافته ها: نتايج نشان داد آموزش مهارت هاي اجتماعي در بر سازگاري (١٢٥٥=F، ٠٠٠١=P) اثر داشته و ميزان خودکارامدي را نيز به طورمعناداري افزايش داده (٦٢٦=F، ٠٠١=P)؛ و اين تاثير در مرحله پيگيري پايدار مانده است .
افزون بر اين ، رشد اجتماعي مهم ترين جنبه زندگي هر فرد است و به نوبه خود منجر به ارتقاء رشد هوشي و ساير جنبه هاي رشد فردي ميشود (دانش ، سليمينيا، فلاحتي، سابقي و شمشيري، ١٣٩٣).
self-concept ٢٧٢ فصلنامه روان شناسي کاربردي/ سال ١٠/ شماره ٣(٣٩)/ پاييز ١٣٩٥ اين که به خود يا ديگران صدمه بزند مسئوليت هاي مربوط به نقش اجتماعي خود را بپذيرد و با چالش ها و مشکلات روزمره زندگي به شکل مؤثر روبه رو شود (حاتمي و کاوسيان ، ١٣٩٢).
از اين رو، اخيرا مداخله هايي براي ارتقاي بهبودي خودکارامدي به ويژه براي کودکان ، نوجوانان ، مديران و افرادي که مشکلات هيجاني دارند طراحي شده است ؛ اين يافته ها بيانگر تأثير مداخله ها بر شيوه هاي مقابله با فشار رواني، ارتقا سلامت رواني افراد، افزايش خودکارامدي در دانش آموزان و سازگاري اجتماعي دختران فراري است (بهمني و همکاران ، ١٣٩٥).
بحث و نتيجه گيري نتايج پژوهش حاضر نشان داد آموزش مهارت هاي اجتماعي خودکارامدي و سازگاري تحصيلي، عاطفي و اجتماعي دانش آموزان ناسازگار گروه آزمايش افزايش داده اين تاثير تا دو ماه بعد از پايان آموزش نيز هم چنان پايدار مانده است .
افزون براين ، در تبيين اين يافته ها ميتوان گفت که يکي از مهم ترين نتايج بهبود و افزايش مهارت هاي اجتماعي کمک به سازگاري دانش آموزان است .