چکیده:
هدف: هدف پژوهش تعیین نقش ادراک های محیط خانوادگی و ویژگی های شخصیتی در رفتار قلدری بود.
روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان کامیاران در سال تحصیلی 93-1392 به تعداد 2100 نفر بود. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، بر مبنای فرمول کوکران 330 دانش آموز شامل 144 دختر و 186 پسر با انتساب متناسب انتخاب شدند و سه پرسشنامه ادراک های محیط خانوادگی گرولینک، دسای و ریان 1997، ویژگی های شخصیتی آیزنک 1975 و مقیاس قلدری الویس 1996 را تکمیل کردند. پس از حذف 5 پرسشنامه مخدوش، داده ها با استفاده از الگوسازی معادله های ساختاری تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد ضریب مسیر کل بین رفتار قلدری با گرمی پدر (39/0- =β، 01/0=P)، گرمی مادر (67/0- =β، 001/0=P)، حمایت پدر (64/0- =β، 001/0=P)، حمایت مادر (51/- 0=β، 003/0=P)، درگیری پدر (57/0- =β، 002/0=P)، درگیری مادر (67/0- =β، 001/0=P) و ادراک های محیط خانوادگی (98/0- =β، 01/0=P) با رفتار قلدری منفی و ضریب مسیر کل روان پریشی (08/0=β، 01/0=P) و روان رنجوری (09/0=β، 001/0=P) و ویژگی های شخصیتی (28/0=β، 01/0=P) با رفتار قلدری دانش آموزان مثبت است. در مقابل ضریب مسیر کل بین درون گرایی و رفتار قلدری دانش آموزان معنادار نبود. در تحلیل الگوی ساختاری شاخص ها، برازش مناسب الگو را نشان دادند.
نتیجه گیری: از آنجا که ادراک مثبت فرزندان از محیط خانواده رفتارهای قلدری را کاهش می دهد پیشنهاد می شود برنامه هایی برای آموزش خانواده جهت بهبود کیفیت رابطه والد-فرزندی تدوین و اجرا شود تا رفتارهای قلدرانه نوجوانان کاهش یابد.
خلاصه ماشینی:
با توجه به اين که لازمه ارائه هر راهکاري براي رفع مشکل يافتن علل و موارد مرتبط با آن مشکل است ؛ بنابراين پژوهش حاضر با درک اهميت وجود خلاء پژوهشي، مشاهده هاي مکرر در مدارس و مراجعه و شکايت دانش آموزان قرباني، در ميان دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان کامياران در سال تحصيلي ٩٣-١٣٩٢، براي تبيين الگوي ساختاري رفتار قلدري بر اساس متغيرهاي ادراکهاي محيط خانوادگي و ويژگيهاي شخصيتي جهت پاسخ به سؤال زير انجام شد.
١. آيا الگوي مفهومي پژوهش که در آن ادراکهاي محيط خانوادگي و ويژگيهاي شخصيتي در قالب يک الگو رفتار قلدري را پيش بيني ميکنند، با داده هاي گردآوري شده برازش دارد؟ ٢.
اين يافته با يافته هاي بيرامي و علايي (١٣٩٢) که دريافتند گرمي در تعامل والد- فرزندي از احتمال بروز قلدري ميکاهد و دنون (٢٠١٠) که نشان داد درگيري خانواده به مسائل مدرسه کودکان در برابر رفتارهاي پرخاشگرانه نوجوانان عامل حمايتي و بازدارنده دارد و همچنين با نتيجه پژوهش رستمينژاد و شوکتيراد (١٣٩٥) که دريافتند اتخاذ سبک هاي فرزندپروري مناسب براي افزايش سازگاري اجتماعي فرزندان شان ضروري است ، هم سو است .
نتايج حاصل با نتيجه ٢٤٦ فصلنامه علمي-پژوهشي روان شناسي کاربردي/ ١١(٢ پياپي ٤٢)/ تابستان ١٣٩٦ پژوهش هاي عليوردينيا، شارع پور و ورمزيار (١٣٨٧) که دريافتند سرمايه هاي اجتماعي خانواده ها و صميميت افراد با بزهکاري رابطه دارد و حيدري و فولادي (١٣٩٠) که به اين نتيجه دست يافتند شيوه هاي فرزندپروري با بزهکاري و خشم رابطه دارد، هم سو است .