چکیده:
جامعه کنونی ایران با آسیبها و مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی زیادی روبهرو است که نشان از دوری آن از نسخه شفابخش قرآن مجید دارد. مسأله این است که با گسترش ارتباطات و مدیریت صاحبان پول و قدرت از طریق شبکههای اجتماعی و رسانهای، «جهانی شدن فرهنگ» سرعتی مضاعف یافته است و ایستادن در برابر آن با تکیه بر معیارها و سلایق شخصی امکانپذیر نبوده و نیازمند در اختیار داشتن راهبردهای نفوذ اجتماعی از متن دین است. ازاینرو هدف این پژوهش، استخراج راهبردهای فرهنگی نفوذ اجتماعی دین از آموزههای قرآن است که با بهرهگیری از روش تحلیل محتوای کیفی و گراندد تئوری میسر گردیده است. این پژوهش سیزده راهبرد فرهنگی نفوذ اجتماعی در آموزههای قرآنی استخراج و ارائه میکند که عبارتاند از: فرهنگ رایج جامعه، تشبیه و تمثیل، پیامهای کوتاه، الگوهای عینی و تجربی، گردشگری و جهانگردی، استفاده از تاریخ، تدریج و استمرار در ارائه پیام، تناسب فرهنگی با مخاطبان، قابل فهم بودن پیام، صراحت و فصاحت پیام، غیر صریح بودن پیام در مراحل اولیه، حفظ اصالت پیام و همزبانی با مخاطب.
The present Iranian society is facing many social، cultural، and economic losses، which is indicative of its distance from the healing prescription of the Qur’an. The problem is that with the expansion of communications and the management of the possessors of money and power، the “globalization of culture” has doubly expedited through the social networks and media and standing against it with reliance on personal standards and tastes is not possible and requires possessing strategies for social influence of religion from within religion. Thus، this research is intended to extract the cultural strategies of social influence of religion from the Qur’an’s teachings، which has been possible through using the method of analyzing the qualitative content and Granded theory. This research has extracted and presented thirteen cultural strategies of social influence in the Qur’anic teachings، which include: the current culture of the society، similitude and parable، short messages of objective and experiential patterns، travelling and tourism، using history، gradation and continuation in presenting messages، cultural proportion with the addressees، understandability of the messages، explicitness and eloquence of the messages، implicitness of the messages at early stages، preserving the originality of the messages and speaking the same language as the addressee.
خلاصه ماشینی:
"این پژوهش سیزده راهبرد فرهنگی نفوذ اجتماعی در آموزههای قرآنی استخراج و ارائه میکند که عبارتاند از: فرهنگ رایج جامعه، تشبیه و تمثیل، پیامهای کوتاه، الگوهای عینی و تجربی، گردشگری و جهانگردی، استفاده از تاریخ، تدریج و استمرار در ارائه پیام، تناسب فرهنگی با مخاطبان، قابل فهم بودن پیام، صراحت و فصاحت پیام، غیر صریح بودن پیام در مراحل اولیه، حفظ اصالت پیام و همزبانی با مخاطب .
در این آیه، گزارشی از سرنوشت اقوام گذشته ارائه گردیده که آنها با وجود قابل درک بودن پیام الهی و بیان ساده و آسان پیامبران، تحت تأثیر قرار نگرفته، «متذکر» نشدهاند، ازاینرو شهرهای آنان ویران گشته و فرهنگشان منقرض شده است؛ چرا که خود نخواستند پیام الهی را درک کنند؛ ﴿فما کان الله لیظلمهم ولکن کانوا أنفسهم یظلمون﴾.
او در مواجهه با گروهی که ستارگان را پرستش میکردند، ضمن همذاتپنداری با آنها، مدعی شد این ستاره مورد پرستش شما، پروردگار من نیز هست؛ ﴿فلما جن علیه الیل رءا کوکبا قال هذا ربی﴾، اما از آن جهت که همذاتپنداری را ابزاری برای نشان دادن نادرستی فرهنگ و ارزشهای آنها قرار داده بود و قصد اصلی او ارائه پیام دین و نفوذ در مخاطبان بود، بهمحض اینکه ستاره معبود غروب کرد، گفت چیزی که زمانی حضور و زمانی غایب باشد، شایسته نیست پروردگار من باشد؛ ﴿فلما أفل قال لا أحب الافلین﴾.
آیات شریفهای که به تمثیل پرداختهاند، نشان میدهند بهرهگیری از تمثیل، راهبردی اساسی برای نفوذ در مخاطب از طریق عینی کردن، مجسم کردن و قابل فهم کردن مفاهیم انتزاعی است؛ چرا که بر اساس آیه 25 سوره ابراهیم، توده مردم که در این آیه از آنها بهعنوان «الناس» یاد شده، از طریق تمثیل متذکر میشوند؛ ﴿و یضرب الله الأمثال للناس لعلهم یتذکرون﴾."