چکیده:
حسنخان شاملو، شاعر، نویسنده، خطاط، بیگلربیگی، امیرالامرای همة خراسان، حاکم هرات، در قرن دهم و یازدهم هجری (17م) است. خاندانش در دولت صفویه از نزدیکان دربار بودند. او میراثدار فرهنگی پدرش حسینخان و او نیز میراثبر فرهادخان قرامانلو بود. اقدامات مختلف وی، نشاندهندة جایگاه والای فرهنگی و ادبی حسنخان است. مجالس حسنخان انجمنی برای شاعران و هنرمندان بود. از سخنوران بنام دستگاه حسنخان به ناظم هروی و فصیحی هروی و... میتوان اشاره کرد. آنان در اشعارشان بارها حسنخان را ستودهاند و هنرمندی و فرهیختگی او را به تصویر کشیدهاند. در شعر، حسن تخلص میکرد و به گفتة نصرآبادی دیوانش بیش از سه هزار بیت داشت. دربارة حسنخان جز مقالة کوتاه احمد گلچینمعانی، پژوهش مستقل و گستردة دیگری انجام نشده است و آنچه موجود است تکرار مطالب کلی و مبهم از سرگذشت حسنخان است که بیشتر جنبة تاریخی دارد. نگارنده به تصحیح دیوان حسنخان شاملو همت گمارده است. جایگاه حسنخان تا امروز آنچنانکه باید شناسانده نشده است؛ به همین سبب نویسندة این جستار میکوشد تا با بررسی و نقد منابع قدیم و جدید، جایگاه او را بیش از گذشته معرفی و تبیین کند.
Hassan Khan Shamloo is the 17th century poet, author, calligrapher, and the commanders of Khorasan and Herat governor. His family was in the Safavid courtier in military and civil positions. He was culturally inherited his father, Hossein Khan, who was granted the legacy of Farhad Khan Gharamanlou, the art lover commander. Hassan Khan always held some meetings for the scholars, poets and artists. His cultural efforts and the traces left by his order demonstrate the glory and greatness of Hassan Khan’s cultural and literary status. He wrote poetry under the pen name of Hassan; according to Nasrabadi, its Diwan consists of over three thousands verses. Of well-known eloquent followers of Hassan Khan include Behnazem Heravi, Fasihi Heravi, Mirza Malek Sharghi, and Ooji Nazari, etc. They frequently extolled Hassan Khan and displayed its skill and literacy through poetry. There are no detailed researches, excluding Golchin Maani’s study (Future Journal, XVI, 1990), on the literary and cultural status of Hassan Khan and old and recently-found references. The current literature is a common, ordinary copies of Hassan Khan’s life from historical view. The author is revising the Diwan of Hassan Khan Shamloo in addition to trying to identify and introduce the status of Hassan Khan through studying and criticizing Tazkirat (biographies) as well as analyzing old and new resources.
خلاصه ماشینی:
"در زیر به برخی از آنها اشاره میشود: - از ریاضالعارفین: «گیرم ز خلق روی به هامون نکنی از دست خود کجا رود و چون کند کسی» (هدایت، 1385: 120) ـ از مخزنالغرائب: «سرمهای [را] که بود منت غیری همراه کور باد آنکه بران سرمه کند چشم سیاه» (سندیلوی، 1968م: 481) ـ از تذکره محمدشاهی: «اندکی پیش تو گفتم غم دل ترسیدم که دلآزرده شوی ورنه سخن بسیار است» (قاجار، 1393: 83) ـ در نسخهای با نام بیاض اشعار و طلسمات تألیف محمد بن محمد مهدی، با شمارة 18051-5- سازمان اسناد و کتابخانة ملی ایران، قطعهای از حسنخان شاملو آمده است: «عارض نوگشته زهی لالهزار احمرر یحمرر احمرار از من بیچاره مکن ای پری انفرر ینفرر انفرار شیشة دل گشته ز سنگ جفا انکسر ینکسر انکسار دل به غلامی سگت میدهم افتخر یفتخر افتخار گشته حسن از غم تو در جهان اشتهر یشتهر اشتهار» ـ یک رباعی در نسخهای با نام مجموعه رباعیات با شماره ثبت 815039، صفحة 99 کتابخانه ملی ایران آمده است: «ای دل بر دوست تحفه[جز] جان نبری دردت چو دهند نام درمان نبری بیدرد ز درد دوست نالان نشوی خاموش که عرض دردمندان نبری» ـ دو رباعی از حسنخان در پایاننامة آقای محمد صالح رضوی با عنوان تصحیح مجموعه رباعیات آمده است که تازگی دارد: «ای نام خوشت تازه بهار سخنم یاد گل رویت آبروی چمنم با خاک در تو آشنا خواهم شد من بندة طالع سگ خویشتنم (رضوی، 1389: 284) «آن سرمه کزان دیده تجلی خواه است خاک قدم علی ولی اله است در حشر به جز جیب ندامت ندرد دستی که ز دامن علی کوتاه است» (همان: 154) ج) تحلیل و مقابلة اشعار موجود در تذکرهها در این بخش، بهطور فشرده و کوتاه برخی از اشعار موجود در تذکرهها و مجموعهها بررسی میشود و سپس با یکدیگر و با نسخة دیوانحسنخان مقابله میگردد."