چکیده:
سهروردی و ملاصدرا بر این باورند بدون عناصر قهر و محبت، انتظام یافتن هستی امکان ناپذیر است؛ از نظر سهروردی، عشق و محبت در مجموع هستی سریان داشته و هر موجودی، چه نوری و چه غیر نوری، از آن بهره مند است و لازمه این عشق و محبت، حصول و وجود نظام اتم و احسن می باشد. طبق اصول سهروردی، جهات قهر و محبت در نزد حق تعالی ضروری است: قهر ازسوی موجود مافوق بر مادون مطرح است و محبت از ناحیه قاهر سافل بر عالی. ازاین رو، انتظام نظام جهان بر پایه قهر و محبت است. از دیدگاه ملاصدرا نیز، محبت یا عشق مانند وجود، حقیقتی است که در تمام اشیا و موجودات به سبب وجود آن ها ساری است. به نظر وی، اساس جهان آفرینش به محبت و قهر است و همین عشق و محبت است که سبب ایجاد موجودات و نیز محفوظ ماندن آن ها می شود. و بنابر وحدت شخصی وجود که مختار نهایی ملاصدرا است، تمامی کائنات؛ هم آنچه خوب محسوب شده و هم آنچه بد تلقی می شود؛ جلوه های مختلف حق تعالی هستند: بعضی جلوه محبت او و برخی جلوه قهر او.
خلاصه ماشینی:
انتظام هستی براساس حب و قهر در نزد سهروردی و ملاصدرا حمیدرضا سروریان 1 علی فرضی 2 چکیده: سهروردی و ملاصدرا بر این باورند بدون عناصر قهر و محبت، انتظام یافتن هستی امکانناپذیر است؛ از نظر سهروردی، عشق و محبت در مجموع هستی سریان داشته و هر موجودی، چه نوری و چه غیر نوری، از آن بهرهمند است و لازمۀ این عشق و محبت، حصول و وجود نظام أتم و أحسن میباشد.
با وجود این، «حب» از یک جهت به انسان و از جهت دیگر به خدا نسبت داده میشود: الحب ینسب للإنسان و الله الحب ذوق و لا تدری حقیقته بنسبة لیس یدری علمنا ما هیأ لیس ذا عجب و الله و الله (ابنعربی، بیتا، ج2: 320) بنابر وحدت شخصی وجود، اطلاق حب بر خداوند بر سبیل حقیقت است و در غیر از خداوند اولا، همچنانکه وجود، اطلاقش مجازی است، محبت نیز مجازا اطلاق میشود؛ زیرا محبت در حق حقتعالی، برتر و مقدس از قصورات و نقائص و کدورات امکانی است و اما، در حق مخلوقات با نقص و قصور همراه است (ملاصدرا، 1354: 156) و دیگر، جز او موجودی نیست و تمامی کائنات جلوههای مختلف حقتعالی هستند.
ملاصدرا ایجاد عالم و انتظام هستی را برمبنای «علت و معلول» تبیین میکند، اما عشق را ساری و جای در تمام مراتب هستی میداند (ملاصدرا،1981،ج7: 159-158)؛ یعنی حقیقت وجود، عشق و محبت است (سبزواری، 1383: 82).
بنابراین، از نظر هر دو حکیم، حب و عشق در همة مراتب هستی ساری است و نیز، محبت و قهر امر وجودی و واقعی در عالم وجود است و انتظام هستی و نیز انتظام نظام جهان بر اساس این دو حقیقت سامان مییابد.