چکیده:
آفرینشِ انسان و دستور خداوند به تمام فرشتگان برای سجدهکردن بر او، و سرباززدنِ ابلیس از این فرمان نظرگاههای اعتقادی مختلفی را سبب شده است. شهرستانی در الملل والنحل، بر مبنای دیدگاههای شارحانِ تورات و اَناجیلِ اربعه، هفت شبهه مهمّ ابلیس در موضوعاتِ اعتقادیِ ادیانی را بیان میکند و معتقد است هر یک از این شبهات، زمینهای برای شکلگیریِ بخشی از مذاهبِ اسلامی شده است. مقاله حاضر، ضمنِ بررسی مهمترین رهیافتهای کلامیِ یهود و مسیحیت درباره شیطان، دیدگاهِ کلامِ اسلامی، بهویژه کلامِ معتزله و اشاعره، را نیز میکاود. نتایج پژوهش نشان میدهد آنچه شهرستانی به عنوان گفتوگوی شیطان و فرشتگان، و شبهات ابلیس بیان کرده در تورات و انجیل، و شروح و تفاسیر معتبر و شناختهشده این دو کتاب وجود ندارد و چنین به نظر میرسد که شهرستانی، با زمینه قراردادنِ برخی رهیافتهای توراتی یا انجیلی، و روایاتِ اسرائیلیِ دخیل در اسلام، این موضوع را محمِلی برای مطرحکردن مباحثِ کلامی بر مبنای دیدگاه اشاعره، که خود نیز بدان معتقد بود، قرار داده است.
خلاصه ماشینی:
نتایج پژوهش نشان میدهد آنچه شهرستانی به عنوان گفتوگوی شیطان و فرشتگان، و شبهات ابلیس بیان کرده در تورات و انجیل، و شروح و تفاسیر معتبر و شناختهشده این دو کتاب وجود ندارد و چنین به نظر میرسد که شهرستانی، با زمینه قراردادن برخی رهیافتهای توراتی یا انجیلی، و روایات اسرائیلی دخیل در اسلام، این موضوع را محملی برای مطرحکردن مباحث کلامی بر مبنای دیدگاه اشاعره، که خود نیز بدان معتقد بود، قرار داده است.
البته این دیدگاه، اگر منتج به جبر مطلق باشد در اسلام پذیرفته نیست و باید به شبهات ابلیس پاسخ داده شود؛ همین باعث شده است از دیرباز ذهنیت فلاسفه، متکلمان، علمای دین، عرفا و متفکران اسلامی به مسئله شبهات معطوف شود و درباره آن، بحث و تبادل نظر کنند؛ حتی برخی از فرقههای پدیدآمده در اسلام، بنمایه اصلی تفکرشان بر دستهای از همین شبهات استوار بوده است، چنانکه شهرستانی، عقاید فرقههایی همچون «حلولیه»، «تناسخیان»، «مشبهه» و «غلاة» را منبعث از شبهه اول ابلیس میداند که پرسش از سبب وجود و عامل ایجاد هر چیز است؛ همچنانکه «قدریه»، «مجبره»، «مجسمه» و برخی از «معتزلیان» را از آن جهت که اوصاف الاهی را با صفات مخلوقات قیاس کردهاند، متأثر از شبهه دوم ابلیس میداند و اعتقاد «خوارج» را نیز از این جهت که هیچ حکمی را جز حکم صریح خداوند نمیپذیرند و به استکبار در برابر ولی یا خلیفه و حاکم معتقدند نمونهای از شبهات سوم و چهارم شیطان میشمرد (شهرستانی، 1373: 1/32).