چکیده:
شاخۀ اصلی راه ابریشم، که یک سر در قسطنطنیه و یک سر در چانگآن داشت، دارای شاخههای فرعی موازی و متقاطع بسیاری بود که به بیشتر آنها تا امروز توجه کافی نشده است. راه بزرگ خراسان (راه اصلی ابریشم) در آستانۀ ورود به ماوراءالنهر، در شهر آمل به دو شاخه تقسیم میشد: جادۀ جونغاریه و جادۀ وخان. جادۀ جونغاریه از راه سغد- فرغانه وارد سرزمین چین میشد؛ اما جادۀ وخان به موازات رود جیحون تمام مسیر رود را تا سرچشمۀ اصلی آن، در درۀ وخان، طی میکرد و ازطریق همین دره وارد سرزمین چین میشد. هدف از این بررسی نیز مطالعۀ این جاده ازلحاظ جغرافیا و تجارت جاری در آن است. با اتکا به رهیافتی توصیفی این بررسی قصد دارد تا با کنکاش در کتب تاریخ و جغرافیای اسلامیِ حد فاصل قرون سوم تا هشتم هجری، سفرنامههای جهانگردانی چون مارکوپولو و هیون تسانگ، و برخی یافتههای معاصر باستانشناسی به ارائۀ تصویری جامع از این جاده و مبادلات آن نائل آید. جادۀ وخان ضمن پوشش تجارت در ربع مرو، ربع بلخ، حوزۀ چغانیان و قبادیان، حوزۀ ختّلان، حوزۀ بدخشان و حوزۀ وخان شبکۀ داد و ستد گستردهای را در تمام طول راه خود از آمل تا ختن ایجاد کرده بود.
خلاصه ماشینی:
"جادة وخان ، تجارت ، رباط ، بلخ ، چغانیان ، ختن مقدمه راه بزرگ خراسان در کرانۀ رود جیحون ، در شهر آمل (بعدها، چارجوی )، به دو مسیر متمایز تقسیم میگردید، مسیر اصلی از میان سرزمین سغد و سرزمین فرغانه به چین منتهی می شد؛ به این جاده جونغاریه هم می گفتند.
اول آنکه واشجرد تنها چهار فرسخ از سرزمین ترکستان فاصله داشت و ترکان نیمه بدوی برای ورود به ختلان و چغانیان همواره خود را به در واشجرد میکوبیدند، به همین سبب این شهر را دارای هفتصد دژ استوار دانسته اند (یعقوبی ، ٦٧:٢٥٣٦) (این نشان دهندة نظامیان زیادی است که مایحتاج خود را عمدتا باید از تجار تأمین می کردند)؛ دوم آنکه جادة اصلی با این که از واشجرد به سمت جنوب می پیچید و در آستانۀ خروج از چغانیان و ورود به ولایت ختلان قرار می گرفت ، جادة دیگری از جانب شمال به واشجرد میپیوست که امکان ارتباط چند شهر دیگر و همچنین کوه های بتمان (که از آنها نشادر حاصل میآمد (قزوینی ، ١٣٧٣: ٥٨٥)) را به جادة وخان فراهم می ساخت .
پوشش همۀ مردم از پشم تأمین می شده اشت (٢٨٧ :Vol٢ ,٢٠٠٠ ,Tsiang) و کلاه های قندوزی از شهرت و اعتباری که شایستۀ صدور باشد، برخوردار بوده اند (جوزجانی ، ١٣٦٣، ج ٢٨١:٢) جرم نیز بر ساحل رودخانۀ هم نام خود قرار داشت و بیش از آنکه اهمیتی تجاری داشته باشد دارای اهمیت سیاسی - نظامی بود؛ زیرا در نزدیکی دروازة اعراب در مرز مردمان کافر جای داشت (حدود العالم ، ١٣٧٢: ٣٥٤؛ دولت نظر، ١٩٩٨: ١٢٦)."