چکیده:
شاعران به مناسبت پیروزی سلاطین و امیران بر دشمنان و در تهنیت فتح و ظفر، «شعر فتح» میسرودهاند. این نوع شعر که در قالب قصیده رواج داشته است، در دیوانهای شعر و گاهی متون منثور، از آغاز تا دوران معاصر قابل ردیابی است. با آنکه ترکیب «شعر فتح» در متون منثور و منظوم به کار رفته است و نشانههایی برای تشخیص آن، از دیگر اشعار وجود دارد؛ اما تاکنون پژوهشی دربارة این نوع شعر، منتشر نشده است و در فرهنگهای لغت، دانشنامهها و دایرةالمعارفها نیز از «شعر فتح»، نمونهها و ویژگیهای آن، سخنی در میان نیست. در این مقاله نمونههای فراوانی از شعر فتح، سرودة معروفترین شاعران زبان فارسی،گردآوری و به ترتیب تاریخی، تنظیم شده است تا به این پرسشها، پاسخ داده شود که ویژگیهای این نوع شعر چیست؟ در چه قالب و ساختاری نمود پیدا کرده، چه محتوایی را در بر داشته است و مناسبات آن با نوعهای دیگر چون فتحنامه، ظفرنامه و جنگنامه و تاثیر و تاثّر شاعران، در این نوع شعر از یکدیگر چه و چگونه بوده است.
On the occasion of kings and commander's victory over their opponents and congratulating the victory and success, the poets composed "victory verses". These poems which were in the form of ode can be found in divans and sometimes prose texts from the early times to the present. Although the phrase "verse of victory" has been used in various texts and some poets have mentioned it and there are several clues for distinguishing it from other types of poem, no study has been published about it and there is no trace of this kind of poems and its features and examples in dictionaries, lexicons and encyclopedias. In this paper, numerous examples of these poems, composed by the most famous Persian poets, have been collected and organized chronologically in order to answer the following questions: What are the characteristics of this kind of poem? In which form and structure has it been manifested? What is the content of it? What are its relationships with other kinds of poem like book of victory, encomium and book of war? And finally how different poets did affect and were affected by each other in these poems?
خلاصه ماشینی:
ترکیب «شعر فتح» در متون شعری نیز مشاهده میشود: خوش نخسبم تا نگوید: فرخی «شعر فتح» روم گفتستی بخوان (فرخی سیستانی، 1380: 263) عنصری در خدمت محمود دایم فخر کرد زانکه دادش پارهای در «شعر فتح» نودری (ازرقی هروی، 1336: 93) به «شعر فتح» غزنین بنده شاید گر سرافرازد که «شعر فتح» غزنین را همی شاهان کنند از بر (امیرمعزی، 1389: 198) به «شعر فتح» تو من بنده را مفاخرتست که «شعر فتح» تو شاهان همیکنند از بر (همان، 280) عنصری در بیت زیر، آرزوی هزار فتح و هزار روز فرخنده برای ممدوح دارد تا به مناسبت آن «شعر فتح» بسراید: هزار فتح چنین و هزار روز چنین برو برآمده و گفته عنصری اشعار (عنصری، 1363: 77) و آنچه قرار است امیرمعزی هر ساعتی مکرر کند، بیان فتوحات ممدوح است در «شعر فتح»: فتح تو گویم اکنون هر ساعتی مکرر مدح تو گویم اکنون هر لحظهای مثنا (امیرمعزی، 1389: 6) یا مسعود سعد در این بیت، به شعری که برای فتح گفته میشده، اشاره کرده است: من بنده به فتحها همیگویم هر هفته یکی قصیدة غرا (مسعود سعد، 1364: 202) حامدی اصفهانی، شاعر قرن نهم، ترکیب «فتحیهگو» و «فتحیهخوان» را در ضمن یکی از شعرهای فتح خود بهکار برده که بهنظر میرسد «فتحیه» نام دیگر «شعر فتح» بوده است؛ اما این نام به غیر از دیوان او در متنی دیگر دیده نشد: پادشها شاعر «فتحیهگو» حامدی هست به توفیق حق درصدد اولیا (حامدی اصفهانی، 1383: 228) ملکستانی چو تو «فتحیهگویی» چو من دور ز کویت مرا چرخ ندارد روا (همان جا) داعی جان توأم «فتحیهخوان» توأم رحمت و احسان و لطف منک و منی دعا (همان جا) 2.