چکیده:
در این مقاله امکان تربیت اخلاقی کودکانی که در سنین اولیه −تولد تا هفت سال− قرار دارند و براساس حدیث حضرت رسول(ص) سیادت دارند، با تأکید بر آیات و روایات بررسی میشود. برای این منظور ابتدا با روش تحلیلی با توجه به مفهوم تربیت اخلاقی متأثر از دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان تعریفی از تربیت اخلاقی برای کودکان تا هفت سال ارائه و سپس با تأکید بر آیات و روایات به این دوره با روش تحلیلی−استنتاجی این امکان تبیین شده است. یافتهها نشان از آن دارد که در آیات و روایات نمونه دلایلی مانند وجوب تربیت اخلاقی، لزوم رفع ضرر اخلاقی، امکان آموزش، وجود موانع تربیت و لزوم رفع آنها در این دوره، مؤید امکان تربیت اخلاقی کودکان تا هفت سال است.
In the present article, the possibility of moral education of children in their early childhood (under seven), when they are masters according to the Prophet’s hadith, is investigated based on the Quranic verses and traditions. To do so, firstly we used the analytical method to present a definition of moral education inspired by Allama Tabatabaie’s view in al-Mizan exegesis; then, we have emphasized the Quranic verses and traditions through an analytical-inferential method to explain that possibility. The findings show that there are, in the Quranic verses and traditions, reasons such as the obligation of moral education, the necessity to remove moral defects, possibility of education, existence of obstacles for education and necessity of removing them in that period, that support the possibility of moral education in children under seven.
خلاصه ماشینی:
مفهومشناسی علامه طباطبایی افزون بر تسلط بر مبانی فلسفی اسلام، به آیات و روایات نیز توجه ویژه داشته و ارتباط وثیقی میان آموزههای اسلام و مسائل فلسفی ایجاد کرده است؛ از اینرو با توجه به چارچوب مقاله، در این بخش ابتدا تعریفی براساس نظریات ایشان در تفسیر المیزان برای تربیت اخلاقی کودکان استنباط و ارائه و در ادامه با توجه به این مفهوم از تربیت اخلاقی کودکان دفاع شده است.
چون واژه «اهل» در این آیه، مطلق است؛ بنابراین با توجه به اینکه بنا به نظر علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، حفظ فرزندان از «هر خطرى که به آنها صدمه بزند و برایشان مضر باشد» در محدوده تکلیف این آیه برای والدین است و با توجه به رویکرد پیشگیرانه آیه و نیز شواهد تجربی که مؤید ضرر رساندن به کودکان در صورت عدم توجه به تربیت آنان در هفت سال اول، در عرصههای مختلف رشدی آنان است (جان بزرگی، 1387، ص13) و اینکه معمولاً تربیت اخلاقی کودکان بدون انس و الفت کودکان با آموزههای دین، معمولاً علاقه و تمایل درونی به التزام به تربیت اخلاقی پس از بلوغ به وجود نمیآید، میتوان گفت که آیه وقایه سنین پیش از بلوغ فرزندان را نیز شامل میشود؛ البته به میزانی که برای آموزش و پرورش اخلاقی فرزندان لازم و مؤثر باشد؛ بنابراین روشن است که بهلحاظ سنی، زمانی که اقدامات تربیتی تأثیری بر رشد اخلاقی فرزندان و حفاظت آنان از آتش جهنم داشته باشد، مشمول آیه است؛ از جمله شواهد نقلی تأثیر اقدامات تربیتی والدین بر رشد اخلاقی کودکان در هفت سال اول عبارت است از: آیه 15 سوره احقاف که در این آیه اشاره شده والدین بهعنوان یکی از مهمترین عوامل مؤثر در تربیت اخلاقی کودکان میتوانند بهوسیله توبه، ایمان به خدا و تسلیم امر خدا بودن، نیکی به والدین، دعا و طلب خیر، الهام عملی خداوند در شکر نعمتها و اصلاح فرزندان و شکر نعمتهای مادی و معنوی در تربیت اخلاقی کودک خود قبل از هفت سالگی تأثیر مثبت بگذارند (ر.