چکیده:
انقلاب مشروطه نه تنها باعث ایجاد تغییر در ساختارهای سیاسی شد، بلکه به همراه خود مفاهیم و اصطلاحات گسترده ای را راجع به سیاست، اجتماع و حقوق فردی و اجتماعی وارد ادبیات سیاسی، حقوقی و اجتماعی کشور کرد. مفهوم آزادی یکی از مفاهیمی است که در دوره انقلاب مشروطه مورد توجه مطبوعات قرار گرفت و نویسندگان مطبوعات به ارائه تعاریف گوناگون از این مفهوم و ایضاح و بازنمایی آن پرداختند. این پژوهش با تحلیل محتوایی تعاریف ارائه شده از مفهوم آزادی در مطبوعات مشروطه نشان خواهد داد که نویسندگان مطبوعات این دوره نتوانستند رویکردی پویا نسبت به این مفهوم پیدا کنند که به رهیافتی افزون بر رهیافت قبل از خود منجر شود، در حالی که روشنفکران پیش از مشروطه به رهیافتی نوین و خلاقانه از آزادی به مثابه امری دورنی ـ بیرونی (روان شناختیـجامعه شناختی) رسیده بودند و در نتیجه توانسته بودند آن را با جامعه ایرانی منطبق کنند. به عبارتی نویسندگان مطبوعات دوره مشروطه به تقلید بسنده کردند و مصرف کننده آرای پیشینیان شدند.
The Constitutional Revolution not only brought about changes in political structures، but also brought with it broad concepts and terms about politics، society and personal and social rights into the political، legal and social literature of the country. The concept of freedom is one of the concepts that were considered by the press during the Constitutional Revolution، and the authors of the press presented a variety of definitions of this concept while expounded and represented it. This research، by analyzing the content of the definitions of the concept of freedom in the constitutional press، will show that the press writers of this period failed to find a dynamic approach to the concept that would lead to a new definition، while intellectuals before the Constitutional Revolution had found out new and innovative approach to freedom as an internal – external issue (Psychological- Sociological) and has thus been able to match it with Iranian society. In other words the press writers of the constitutional era imitated and used the predecessors’ ideas.
خلاصه ماشینی:
نشریه مساوات به مدیریت سید محمدرضا مساوات که خود از اعضای کمیته ملـی و از سران حزب دموکرات عامیون و سپس سوسیالیست بود و بنابراین به مانند صوراسرافیل در طیف نشریات تند مخالف استبداد قرار می گیرد، معتقد اسـت کـه فهـم واژه آزادی در بـین مردم فهم صحیحی نیست و هر کس بنا بر وضعیت خود آن را به نفع خودش تفسیر می کند و این امر را بهانه ای برای توجیه اعمال خود قرار می دهد.
در عین حال ، چهرهنما بیان می کنـد از آنجـا کـه اجـرای «حقـوق طبیعیه » هر شخصی محدود می شود به اجرای «حقوق شخصیه » دیگری ، لذا باید حـدودی برای آن معین کرد و این کار به عهده قانون است و قانون هم فقط حق دارد که اعمال مضر به حال جامعه را ممنوع کند و از ارتکاب آن جلوگیری نماید و هر آنچه قانون منعی بـرای آن در نظر نگرفته است نه تنها ممنوع نیست ، بلکه هیچ کس هـم حـق نـدارد بـر ضـد آن اقدامی انجام دهد؛ چراکه قانون مظهر «آرای عمومیه » اسـت و بنـابراین نمـی توانـد محـل سوءاستفاده افراد باشد و همه در پیشگاه قانون مساوی و برابر هستند.
برخی دیگر از نویسندگان مطبوعات با نقل قول از روشنفکران ایرانی پـیش از انقـلاب مـشروطه مانند میرزا یوسف خان مستشارالدوله ، طالبوف ، میرزا ملکم خان و برخی از نشریات چون روزنامه اختر سعی به ارائه همان بازنمایی از مفهوم آزادی داشتند که مورد توجه آن ها بود.