چکیده:
از جمله آثار جغرافیایی تألیف شده در غرب جهان اسلام، المسالک و الممالک بکری (سده پنجم هجری) است؛ مؤلف به وصف تقریبا تمام گستره جغرافیاى شناختهشده روزگار خویش، بهویژه ایران و نواحى شرقى خلافت اسلامى اهتمام ورزیده و شاید از همین روست که کتابش برخلاف بسیارى از آثار نویسندگان مغربى، با اقبال عام روبهرو شده است. به نظر مىرسد جامعیت اثر و نیز وصف جغرافیاى اندلس که بیش از همگان بر آن وقوف داشته، از جمله دلایل شهرت این کتاب باشد. حال این پرسش پیش مىآید که کسى چون بکرى که سفرى بدین نواحى نداشته، مطالب کتابش، خاصه اطلاعات مربوط به ایران را، از کدام منابع اخذ کرده است؟ در این نوشتار به روش مطالعه تطبیقى درمىیابیم که ضعف عمده این اثر در حوزه ایران، استفاده صِرف نویسنده از آثار پیشینیان و بىبهره ماندن از مشاهدات و تجارب شخصى است.
Al-Masalik wa al-Mamalik by al-Bakri is a geographical work that was composed in the western part of the Muslim world in the 5th /11th century. The author describes the entire known world of his time including the eastern territories of Muslim Caliphate and particularly Iran. So, his book, unlike the works of many of his North African and Andalusian contemporaries, has found public favor. It seems that the popularity of al-Bakri’s work was due to his full description of the world or his geographical information of his own region which he was acquainted with. This arose some questions: how did he collect the material of his book when never personally travelled to many of the regions that he describes and also from what kind of sources did he obtain them? The present paper is a comparative study which shows that the main weakness of the al-Bakri’s book, the section regarding with Iran, is he only relied on the works of earlier geographers and contributed no information based on his personal observation.
خلاصه ماشینی:
در اين ميان، گاه به جغرافيا نويساني برمي خوريم که بي آنکه پاي در راه سفر نهاده و به کسب تجارب و اطلاعات عيني اهتمام ورزيده باشند، دست به تأليف آثار جغرافيايي ياخته اند و از قضا آثار برخي از آنها از شهرت بالايي نيز برخوردار شده است ؛ براي نمونه ، حافظ ابرو (د۸۳۳ه) نويسنده درباري تيمور، که خاستگاهش شرق ايران بوده ، بدون سفر به غرب، به وصف جغرافياي مناطق غربي جهان اسلام در کتاب جغرافياي خود پرداخته است ؛٤و يا شريف ادريسي (٤۹۳- ٥٦۰ه)، برخاسته از مغرب اسلامي ، بدون مسافرت و کسب تجربه شخصي ، به وصف جغرافياي مناطق شرقي دنياي اسلام در نزهة المشتاق دست زده است .
٥ جغرافيانويس مغربي ديگر، ابوعبيد عبدالله بکري نيز بدون پاي نهادن در مسير سفر و ثبت يافته هاي شخصي ، به تأليف دو کتاب جغرافيايي ، يکي با نام المسالک و الممالک و ديگري معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع ، دست گشوده که اين هردو با اقبال عام مواجه شده اند.
جيهاني ۳۹ و احسن التقاسيم مقدسي ٤۰ نيز يافت مي شود؛ اما با مقابله متون به شيوه مقايسه تطبيقي محتوا و متن درمي يابيم که اصلي ترين منبع بکري در نگارش اين قسمت ، کتاب ً صورة الارض ابن حوقل بوده است .
با وصف ويژگي کوره هاي ايالت فارس،٤٦ ايالات خراسان ٤۷ و ماوراءالنهر،٤۸ کرمان و 4۹ بارز٥۰ را از کتاب صورة الارض برداشت کرده و تنها در باب وصف اهواز چنين مي نمايد که اقتباس وي در ذکر ويژگي اهواز، از المسالک و الممالک ابن خرداذبه و نيز بخش تاريخي 51 آن مقتبس از تاريخ طبري بوده باشد.