چکیده:
هوش معنوی، به منزلۀ زیربنای باورهای فرد و متضمّن بالاترین سطوح زمینههای رشد شناختی است که در قالب رشد شخصیّتی و عاطفی نمود مییابد. کشف مؤلفههای هوش معنوی در آثار ادبیّات کودک و نوجوان، به هویّت خودپندارۀ کودک و نوجوان و باورمندی دینی آنان کمک میکند. اعتماد به تربیت و انگیزههای معنوی نیز الگویی کاربردی برای خلق آثار جدید خواهدبود، مشروط بر آنکه نیروی بالقوۀ زبان برای گسترش مرزهای عقلانی، عاطفی و تجربی لحاظ شود و ساختار کلامی متناسب با ساحت وجودی کودک خلق شود. در این جستار، دو رمان «فریاد مرا بشنو» و «سختون» را در مقابل هم قراردادهایم تا مؤلفههای هوش معنوی را در آنها شناسایی و استخراج کنیم. فراوانی این گزارهها در این دو اثر، با روش تحلیل محتوا و مقایسۀ معنایی بررسی شدهاست. اینکه آیا میتوان از ادبیّات کودکان به مؤلفههای هوش معنوی پلی زد و میان سادگی داستانهای کودکانه و مفاهیم هوش معنوی پیوندی برقرار کرد، پرسش اساسی پژوهش حاضر است. نتایج، نشان دهندۀ آن است که این نویسندگان از دو سوی دنیا، در محتوای داستانهای خود، از مفاهیم هوش معنوی بهره بردهاند و جستارهای فکری مشابه و اندیشههای مشترک داشتهاند.
Spiritual intelligence constitutes the basis of an individual’s beliefs and ensures the highest-level bases of cognitive development, which appear in the form of personality and emotional development. The discovery of spiritual intelligence components in children's literature will help the formation of children's self-concept identity and their religious beliefs. Also, trust in training and spiritual motivations will be a functional model for creating new works, provided that the potential power of language is considered in the expansion of intellectual, emotional and experiential boundaries and the child-appropriate verbal structure is created. In this study, the novels "Sakhtun" and "Hear My Cry" were compared with each other to investigate and extract the spiritual intelligence components. The frequency of these components in the two novels was studies using a method of content analysis and semantic comparison. The main research question is to see if it is possible to make a link between children’s literature and spiritual intelligence components, and a connection between the simplicity of children’s stories and the concept of intellectual intelligence. The results indicate that these writers from two different sides of the world have taken advantage of spiritual intelligence concepts in the content of their stories, and that they shared similar perspectives and thoughts.
خلاصه ماشینی:
این تحقیق ، گسترة قلمرو معنویت در ادبیات کودک و نوجوان را برای نویسندگان معرفی میکند و هوش معنوی را به صورت دادة جامعه شناختی درنظرمیگیرد؛ بنابراین ، گزاره های هوش معنوی، هم بستۀ روان شناختی و ارزشی در هر جامعه ای است ، ولو فرسنگ ها با هم فاصله داشته باشند.
حضور مؤلفه های هوش معنوی در ادبیات کودک و نوجوان ، نشان دهندة آن است که میتوان آموزه های معنوی را در قالب داستان به کودکان انتقال داد.
در این پژوهش ، هر نوع همدلی گفتاری، حمایتی، ابراز خوشحالی و افتخار از موفقیت طرف مقابل ، احساس مسئولیت ، فروتنی و فلسفیدن به معنای اندیشه ورزی، از مصادیق مؤلفه های هوش معنوی در تحلیل محتوای داستان ها در نظر گرفته شده است .
- صمدی (١٣٨٥)، در مقالۀ «هوش معنوی» آورده است که پرورش هوش معنوی، دانش آموزان را در توجه به تجربه های معنوی و حل مسائل و درک ارزش و معنای زندگی یاری میدهد.
یان مارشال (Marshall) و دانا زوهر (Dana Zohar)، زوجی دانش پژوه و از استادان دانشگاه آکسفورد، در کتاب هوش معنوی ـ هوش بنیادی، قواعد و ارزش های اخلاقی را معرفی کرده اند که در آثار روان شناسی آکادمیک مطرح شده و برای اجراییشدن آن ، از طریق حلقۀ کندوکاو فلسفه برای کودکان تحقیقات وسیعی صورت گرفته است .
حضور دیگر مؤلفه های هوش معنوی، نشان دهندة آن است که از ادبیات کودک نیز میتوان به آموزه های معنوی پلی زد.