چکیده:
مبادلات فرهنگی بین امپراتوری ایلام و بینالنهرین موجب خلق آثار هنری مشابه، بهخصوص در هنر پیکرهسازی شده است. در بسیاری از آثار این دوره، نشانهی احترام بهخدای بزرگتر در اشکال مختلف پیکرهها مشهود است. از جمله آثار ارزشمند دورهی ایلامی میتوان به کلاهخود مفرغی متعلق به موزهی رضا عباسی تهران با سه پیکرهی تزیینی روی آن اشاره نمود. این اثر، مشابه با کلاهخود موجود در موزهی متروپولیتن نیویورک بوده، از مجموعهی خصوصی خریداری و به موزه منتقل شده و تاکنون مطالعهی و پژوهش خاص و منسجمی در مورد آن انجام نگرفته است. با توجه بهشواهد ظاهری، فرضیهی استفاده از آلیاژی متفاوت با بدنهی کلاهخود بهعنوان پوشش فلزی سطح پیکرهها و گُلمیخهای اطراف کلاهخود و استفاده از مادهی آلی در بدنهی پیکرههای تزئینی مطرح بوده است. بر ایناساس مطالعهای علمی با استفاده از روشهای میکروسکوپ نوری و روبش الکترون مجهز به سیستم تجزیهی عنصری (SEM-EDX) و با هدف تجزیهوتحلیل این اثر فاخر بهمنظور پاسخگویی به سؤالات مطرح در زمینهی دورهی تاریخی تکنیک بهکار برده شده در ساخت این اثر و مواد مورد استفاده در آن صورتگرفته است. براساس مطالعات تطبیقی صورتگرفته، کلاهخود احتمالاً متعلق به دورهی ایلام میانی است. بررسیهای علمی انجام شده نشان میدهد بدنهی اصلی کلاهخود از برنز قلع و بهروش ریختهگری و چکشکاری ساخته شده است. در ساخت بدنهی پیکرهها از مادهی قیر طبیعی استفاده شده که بهمرور زمان فرسوده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد بدنهی ساخته شده از مواد آلی پیکرهها با فلز نقرهمطلا پوشیده شده و بهمرور زمان دچار خوردگی شدهاند. همچنین تصاویر میکروسکوپی نشاندهندهی بهکارگیری لیف طلا با فن حرارتدهی در روند پوششدهی نقرهی بهکار رفته بر سطح پیکرهها بوده است و در این فرایند حرارتی، انتشار طلا در لایهی نقره صورتگرفته است. گلمیخهای تزیینی دورتادور کلاهخود در برخی قسمتها جلای فلزی داشته، اما در بسیاری موارد پوشیده از محصولات خوردگی سبز رنگ مس بوده و از آلیاژ نقره با مقادیری مس ساخته شدهاند.