چکیده:
در طول چند دهه اخیر مطالعه روی بیماران دچار تروما (خشونت، تصادفات جادهای، بلایای طبیعی، حملههای تروریستی و مشابه آن) افزایش یافته است. در برخی از مطالعات تروما، به منظور جمعآوری اطلاعات، از بیماران شرکتکننده در مطالعه درباره حادثه رخداده سوال میشود که این مساله ممکن است به دلیل یادآوری خاطرات تلخ حادثه و یا احساس خجالت و شرم از روایت برخی از آسیبها، سبب ایجاد ناراحتی، نگرانی و اضطراب برای بیمارانی که از لحاظ روانی شکننده بوده و تحمل اضطراب را ندارند، گردد. ایجاد نگرانی و اضطراب در بیماران در طول تحقیق، با وضعیت آسیب آنان نیز ارتباط دارد. بیماران آسیبدیده بستری در بیمارستان که سن بالا یا آسیبدیدگی شدید دارند، در فرآیند مطالعه احساس نگرانی بیشتری را در مقایسه با سایرین تجربه میکنند . با این حال، بررسیها نشان میدهد که فقط تعداد اندکی از بیماران دچار تروما، نگرانیهای خود در رابطه با موضوعات تحقیق یا متدولوژی را گزارش میدهند. از سوی دیگر همه بیماران دچار تروما نمیتوانند قبل از ورود به مطالعه و در مرحله اخذ رضایت آگاهانه، پیشبینی درستی از میزان ناراحتی که ممکن است در اثر مشارکت در پژوهش تجربه نمایند، داشته باشند و به تبع آن تصمیم درستی اتخاذ کنند. عدم توانایی در پیشبینی درست و کامل شرایط تحقیق در این بیماران، میتواند چالشی را در رابطه با رضایت آگاهانه در پی داشته باشد . روش جمعآوری دادهها در مطالعات غیر تجربی تروما متفاوت است. روشهای مورد استفاده میتواند مصاحبه فردی، بحث گروهی متمرکز، پرسشنامه خوداظهاری، پرسشنامه اینترنتی و مشابه آن باشد. در بیشتر مطالعات تروما، محققان از پرسشنامه یا مصاحبه برای جمعآوری دادهها استفاده میکنند. در مطالعات مختلف تاثیر انواع روش جمعآوری داده بر ایجاد احساس ناراحتی در افراد شرکتکننده در مطالعه متفاوت است. برخی از بیماران شرکتکننده در مطالعات تروما وقتی درباره حادثه رخداده صحبت میکنند، احساسات شدیدی را تجربه میکنند . در مصاحبه علاوه بر اینکه فرد مصاحبهشونده اطلاعات بیشتری را در مقایسه با روش پرسشنامهای ارائه میدهد، ممکن است شرایطی ایجاد شود که فرد مصاحبهشونده از بیان حادثه بیشتر خجالت بکشد که این مساله جزء خطرات بالقوه در روش مصاحبه است که میبایست از سوی محققان و کمیته اخلاق مورد توجه قرار گیرد. در مقابل مطالعاتی وجود دارند که نشان میدهد استفاده از روش پرسشنامه الکترونیک در تحقیق، احساس ناراحتی بیشتری را در مقایسه با روشهای پرسشنامه کاغذی یا مصاحبه چهره به چهره در افراد شرکتکننده ایجاد میکند .
تجربه احساسات در بیماران، با منافع ادراکشده توسط هر یک از آنان برای شرکت در تحقیق مرتبط است. نتایج نشان داده است که در برخی مطالعات، افراد در روش مصاحبه احساس سودمندی بیشتری در مقایسه با روش پرسشنامه دارند، لذا تجربه احساس نگرانی در این گروه افراد به مراتب کمتر است. برای مثال، والدینی که کودک آنان دچار آسیبهای اجتماعی شده است، این حس را دارند که بیان تجربیات از سوی آنان سبب ارتقای آگاهی جامعه درباره مسائلی میگردد که سایر اعضای جامعه را نیز تهدید میکند، لذا بیان این تجربیات میتواند برای جامعه مفید باشد .
در مجموع، توجه به مساله نگرانی و ناراحتی بیماران تروما در طول فرآیند تحقیق و روش جمعآوری دادهها، میتواند از دو جنبه قابلتوجه باشد: 1ـ تردید کمیتههای اخلاق پژوهش در تایید این نوع از مطالعهها؛ 2ـ تاثیرگذاری ناراحتیهای به وجودآمده در بیماران بر اعتبار مطالعه.
با توجه به عدم برقراری شرایط یکسان برای همه افراد در انواع مختلف مطالعات، نمیتوان یک رویکرد واحد را برای شرایط متفاوت در نظر گرفت. همچنین با در نظرگرفتن اصول سهگانه محافظت از آزمودنی انسانی در مطالعات علوم پزشکی، احترام به استقلال فردی، خیررسانی و عدالت، پیشنهاد میشود قبل از شروع به جمعآوری دادهها و در مرحله اخذ رضایت آگاهانه، نسبت به انتخاب روش جمعآوری دادهها برای هر یک از افراد شرکتکننده، بررسیهای لازم انجام گیرد. این مساله به ویژه در تحقیقات با موضوعات حساس پژوهشی در حیطه تروما میتواند افرادی را که در معرض خطر بیشتری از بروز احساسات منفی در طول مطالعه هستند را شناسایی نماید و مناسبترین روش برای این گروه از افراد، از سوی محقق در نظر گرفته شود، به طوری که کمترین خطر را برای افراد شرکتکننده به دنبال داشته باشد. بسته به شرایط تحقیق، نوع تصمیمگیری روند مطالعه میتواند متفاوت باشد، ولی میتوان انتظار داشت با استفاده از روشهای مختلف جمعآوری دادههای مورد نیاز بر اساس شرایط روحی و روانی هر یک از شرکتکنندگان در مطالعه، ضمن کنترل و کاهش احتمال بروز خطاهای تصادفی و سیستماتیک، پایبندی به اصول اخلاق در پژوهش با به حداقلرساندن میزان زیانها و به حداکثررساندن میزان منافع تحقق یابد.