چکیده:
علم بلاغت، یکی از مهمترین علوم ادبی است که قواعد و اصول آن برای تبیین و توضیح فصاحت و بلاغت کلام به کار میرود؛ و علم معانی، یکی از شاخههای اصلی بلاغت است که کلام را از نظر معانی ثانوی و موافقت آن با حال و مقام میسنجد. نخستین کتابهای بلاغی به زبان عربی نگاشته شد و همواره مورد توجه علمای بلاغت فارسی بودهاست. پایبندی اهل بلاغت فارسی به تعاریف و قواعد بلاغت عربی و بیتوجهی به تفاوتها و ویژگیهای کلام در زبان فارسی، باعث بروز اشتباهاتی در منابع بلاغی شده، تاجاییکه برخی قواعد و اصطلاحات مطرحشده در این کتابها، در زبان فارسی کاربرد ندارد و بیشتر مثالها، عربی است. یکی از مباحثی که در علم معانی با نام «انشای طلبی» بررسی میشود، مبحث نداست. تعریف و جایگاه ندا در فارسی و عربی متفاوت است درحالیکه مباحث مربوط به آن بدون در نظر گرفتن وجوه تفاوت و اختلاف، وارد بلاغت فارسی شدهاست. تبیین وجوه اختلاف مبحث ندا در بلاغت فارسی و عربی، یکی از مباحثی است که نشان میدهد بازنگری منابع بلاغی فارسی و تقسیم کلام در علم معانی ضرورت دارد. در این مقاله، با نقد مبحث ندا در حوزۀ علم معانی، کوشش میشود جایگاه آن، باتوجهبه ویژگیهای دستوری و معنایی تبیین شود. نتایج این تحقیق میتواند در اصلاح و بازنگری علم معانی فارسی و نقد مباحث تقسیم کلام نیز بهکار گرفته شود.
Rhetoric is one of the most important literary sciences whose rules and principles are used to explain the eloquence and rhetoric of the word. Semantics is one of the main disciplines of rhetoric that measures the word in terms of its secondary meanings and its compatibility with the condition and position. The first rhetorical books were written in Arabic and the Persian rhetoricians have always benefited from them. Their adherence to the rules and definitions of Arabic rhetoric and their neglect of the differences and features of speech in Persian language have resulted in mistakes in rhetorical sources، to the extent that some of the terms and rules have been presented in these books are not used in Persian and most of the examples are in Arabic. One of the topics discussed in semantics، under the title of "Insha-ye-Talabi" (it is when the speaker wants something from the audience)، is about voice. The definition and also the position of voice in Arabic Language are different from what in Persian، while the related discussions have been entered in Persian rhetoric regardless to the differences. The explanation of these differences between Persian and Arabic rhetoric in discussions about voice makes the review of Persian rhetorical sources and the division of speech in semantics necessary. It has been tried، in present paper، to present an analytic criticism of the position of voice due to its syntactic and semantic features in Persian rhetoric. The results can be used in adjustment of Persian semantics and criticism of speech division discussions.
خلاصه ماشینی:
تعریف جمله ندایی در منابع بلاغی عربی با تکیه بر خصوصیات نحوی و کاربرد آن در متون آمده و در بلاغت فارسی، همان تعاریف و ویژگیها بدون توجه بـه کـارکرد نـدا در متون فارسی بیان شده است .
برای شناسایی جایگاه ندا و منادا در ادب فارسی و بیان اختلاف آن بـا نـدا در بلاغـت عربی، لازم است این مبحث باتوجه به کاربرد، در حـوزه هـای دسـتور و بلاغـت فارسـی و عربی بررسی و تبیین شود.
ندا در بلاغت فارسی چنان که گفته شد، عرب ، منادا را نایب مناب فعل ادعوا میداند و بدین ترتیب حـرف نـدا و منادا، نماینده جمله ای (نسبت تامه ) مقدر است و حرف نـدا عامـل انتقـال جملـه از حالـت خبری به انشایی است ؛ ازاین رو در مباحث علم بلاغـت و اقسـام انشـای طلبـی بررسـی میشود، اما در فارسی، منادا حالت و نقش دستوری اسم اسـت و ازآنجاکـه جملـه (نسـبت تامه ) محسوب نمیشود، نمیتوان به مثابه قسمی از انشای طلبی بدان پرداخت .
نقد مبحث ندا در منابع بلاغی با بررسی تعریف ندا در منابع بلاغی و توجه به مثال های آن ، روشن شد که تعریف نـدا در بلاغت فارسی، بر اساس و قاعده صحیح دستوری استوار نیست و بدون توجه بـه کـاربرد آن در زبان فارسی، جمله انشای طلبی دانسته شده و حتی برایش اغراض و معنای ثـانوی در نظر گرفته اند؛ این اغراض عبارت است از: الف ) اغراضی که مربوط به صیغه های خاص عربی است و در فارسی کاربرد ندارد (ندبه و اختصاص و...