چکیده:
هدف اصلی این مقاله تبیین زمینههای فرهنگی اجتماعی گرایش به جنبشهای نوپدید دینی در ایران است. که از طریق اهداف فرعی، شناخت سبک زندگی جامعه مورد مطالعه و جایگاه رهبران کاریزماتیک، شناخت جایگاه و نقش رسانههای نوین، تضاد ارزشی، بحران هویت و شناخت جایگاه و تمایل به التقاطگرایی پیروان این جنبشها تحقق مییابد.
روش تحقیق، اسنادی – پیمایشی است که بر روی جامعه آماری افراد وابسته به جنبشهای نوپدید دینی انجام شده است. با روش نمونهگیری گلوله برفی 82 نفر بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدهاند. برای تجزیه و تحلیل پرسشنامه از نرم افزار spss و روشهای آماری آزمون t، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون برای بررسی همبستگی و میزان اثرگذاری متغیرها بهرهگرفته شده است. یافتههای این تحقیق بر وجود همبستگی مستقیم و مثبت آماری بین گرایش به جنبشهای نوپدید دینی و زمینههای فرهنگی – اجتماعی مطرح شده، حکایت دارد. بهطوری که شش فرضیه مبتنی بر زمینههای فرهنگی – اجتماعی شامل سبک زندگی نوین، بحران هویت، محرومیت اخلاقی (تضاد ارزشی)، التقاطگرایی، رسانههای نوین و رهبری کاریزماتیک، به ترتیب بر گرایش به جنبشهای نوپدید موثر بودند و تمامی متغیرها وارد رگرسیون شدهاند، متغیر سبک زندگی نوین، بیشترین اثر را بر گرایش افراد داشته است، در نهایت پیشنهادهای نظری، روشی و کاربردی متناسب با نتایج ارایه گردید.
والغرض الرئیسی من هذه المقالة هو شرح مجالات الإجتماعیة والثقافیة فی النزعة إلی الحرکات الدینیة الجدیدة فی إیران، الذی یتحقق من خلال الأهداف الثانویة، و ادراک أسلوب حیاة فی مجتمع المدروسه، و معرفة شئون القادة الکاریزمیة، و فهم دور وسائل الإعلام الجدیدة، و فهم الصراع القیمی، و أزمة الهویة و فهم مکانة والمیل إلی الالتقاطیة من متابعین هذه الحرکات. وقد أجریت الدراسة بطریقة الاسنادیة و الإستقصائیة علی المجتمع الإحصائی من الأفراد التی ذو علاقة بالحرکات الدینیة الجدیدة. وقد تم اختیار مجتمع 82 شخصا کعینة الإحصائی باستخدام أخذ عینات کرة الثلج. تم استخدام برنامج SPSS لتحلیل الاستبیان، والأسالیب الإحصائیة الإختبار T، وقد استخدم ترابط بیرسون ورکرسیون إلی دراسة الترابط و مدی فاعلیة المتغیرات. نتائج هذه الدراسة یحکی عن علاقة مباشرة و إیجابیة الإحصائی بین الإتجاهات فی الحرکات الدینیة الجدیدة والمجالات الثقافیة – الإجتماعیة المذکورة. کما ستة فرضیات مبنیة علی المجالات الثقافیة – الإجتماعیة تتضمن اسلوب حیاة حدیثة، وأزمة الهویة، والحرمان الاخلاقی (الصراع القیمی)، والالتقاطیة، و وسائل الإعلام الجدیدة، والقیادة الکاریزمیة کانت بالتناوب فعالة علی الاتجاه بحرکات الجدیدة. و دخلت کل المتغیرات فی رکرسیون، و متغیر اسلوب حیاة حدیثة کان اکثر تأثیرا علی اتجاه الافراد. و فی النهایة، تم تقدیم مقترحات النظریة، وطریقیة وتطبیقیة وفقا للنتائج.
The main purpose of this paper is to explain socio-cultural contexts of tendency to new religious movements in Iran. Through the secondary goals, understanding the lifestyle of the population under study, recognizing the status of charismatic leaders, recognizing the role of new media, recognizing the value of conflict and crisis of identity, and recognizing the position and the inclination of followers of this movement to eclecticism is realized. The method of research is documentary whit a measurement which is done on the population which oriented to new religious movements. By using snowball sampling 82 people were selected as sample. Spss software and also statistical methods of test T were used to analysis forms. Pearson correlation and regression was also used to examine the correlation and the extent of impact. The results show a positive correlation between trends in new religious movements and cultural - social contexts. According to this research, six hypotheses are effective on emerging trends to new religious movements based on cultural - Social contexts. they Respectively are; modern lifestyle, identity crisis, moral deprivation (contrast value), eclecticism, new media, and charismatic leadership. All variables were entered into the regression. According to this research, new life style, had the greatest impact on people's attitudes and their orientation to new religious movements. Finally, some theoretical methodological and applicable proposals, have also been given in this regard.
خلاصه ماشینی:
"جمعبندی شاخصها در جمعبندی شاخصهای بیستوششگانه به ترتیب شاخص چنین بهدست آمده است: در فضای مجازی مانعی برای نو اندیشان وجود ندارد با (6/75 درصد) نظر موافق؛ در فضای مجازی مطالب را به اشتراک میگذاریم (6/75 درصد)؛ دین امری خصوصی است (6/75 درصد)؛ سرسپردگی به رهبر (4/74 درصد)؛ تلفیق ادیان (التقاطگرایی: 8/70 درصد)؛ از طریق فضای مجازی با اعضای جنبش مرتبط هستم (7/70 درصد)؛ قدرت جذب رهبر (5/69 درصد)؛ دین در خدمت بشر (3/68 درصد)؛ دانش رهبر (3/68 درصد)؛ جامعهگریزی (9/65 درصد)؛ در فضای مجازی عقایدم را آزادانه میگذارم (6/64 درصد)؛ گذران اوقات فراغت (2/62 درصد)؛ اضطراب و ترس (2/62 درصد)؛ دین امری انسانی (5/58 درصد)؛ ناخشنودی از ارزشها (5/58 درصد)؛ سکولاریسم (3/57 درصد)؛ تضاد ارزشی (1/56 درصد)؛ مصرف تظاهری (7/53 درصد)؛ لذتگرایی (5/52 درصد)؛ گلچینکردن دین (50 درصد)؛ در فضای مجازی با هویت ایرانیم بیشتر آشنا شدم (50 درصد)؛ فردگرایی (8/48 درصد)؛ از طریق فضای مجازی میتوان به آگاهی رسید (3/46 درصد)؛ سبک زندگی راحت (39 درصد)؛ کالاگرایی (5/19 درصد)؛ ساختار خانواده (3/18 درصد)؛ موارد یادشده به ترتیب از بیشترین نقشها در گرایش به جنبشهای نوپدید دینی در جامعه بوده است.
در جمعبندی شاخصهای بیستوششگانه نیز شاخصهایی پر اهمیت بودند، مواردی نظیر: استفاده از فضای مجازی برای فعالیت نواندیشان و به اشتراک گذاشتن مطالب و تعامل بیشتر با سایر اعضا از این طریق، دین بهمثابه امری خصوصی، سرسپردگی نسبت به رهبر جنبش و قدرت جذب و اقناعسازی وی، تلفیق و گلچینکردن آموزههای ادیان، جامعهگریزی افراد، سرگرمی و گذران اوقات فراغت، کاهش اضطراب و ترس، ناخشنودی از ارزشها، عرفیسازی، مصرف تظاهری و لذتگرایی بیشترین نقش را در گرایش به جنبشهای نوپدید دینی در جامعه مورد مطالعه داشته است."