چکیده:
بررسی تطبیقی جایگاه و سیاست های انرژی کشورهای روسیه و قطر به عنوان مهمترین عرضه کنندگان نفت و گاز بسیار حائز اهمیت است. این پرسش که دو کشور چگونه با سیاست های انرژی سعی در ارتقای منافع ملی داشته و با چه راهبردهایی از دیپلماسی انرژی در عرصه سیاست خارجی خود استفاده می کنند، محور اصلی پژوهش حاضر را شکل می دهد. یافته های پژوهش این است که روسیه به دلیل استفاده از انرژی به عنوان یک ابزار سیاسی، نتوانسته به خوبی از این ابزار برای توسعه اقتصادی استفاده کند، در حالیکه قطر از رهگذر دیپلماسی انرژی فعال و بین المللی و اجتناب از اهرم سازی سیاسی از آن، توانسته علاوه بر دستاوردهای سیاسی، درآمدهای ناشی از صادرات گاز را، سکوی پرتاب توسعه اقتصادی و اجتماعی خود قرار دهد و به موفقیت های قابل توجهی دست یابد. تاثیرگذاری دیپلماسی انرژی در سیاست خارجی قطر و روسیه متاثر از راهبرد صادراتی و نوع روابط با ایالات متحده امریکا نیز است
Producers and consumers of energy have sought to balance benefits and costs in production، trade and security of energy to afford their national interests. In this regard the study of Qatari and Russian energy polices as the two most important suppliers of oil and gas is important. The main question of the present article is as follows: how these actors use energy polices for upgrading national interests and which strategies they set to contribute energy diplomacy to foreign policy? The findings illustrate that despite both Qatar and Russia pursue a better position at regional and international levels and improve soft power in foreign policy، their achievements are not alike. While Russia has failed to generate soft power due to having a political and military approach to energy، Qatar has gained a torrent benefits such as socio-economic development and making a positive international image through economic diversification and avoiding political leveraging. moreover the export strategy and the kind of relations with the United states affects the energy diplomacy of Qatar and Russia.
خلاصه ماشینی:
همچنین کشور کوچک قطر که در قامت یک از بزرگترین صادرکنندگان گاز طبیعی مایع شده در سطح جهان، ظاهر شده نیز همانند روسیه تلاش می کند تا به یک قدرت بزرگ و تأثیرگذار تبدیل شود و در این راستا مهمترین ابزاری که در فقدان بسیاری از مؤلفه می تواند به تحقق هدف دوحه کمک کند، منابع غنی انرژی است .
استفاده از انرژی به عنوان یک اهرم سیاسی، مورد توجه کشورهای صادرکننده قرارگرفته و این امر به ارتقای قدرت و جایگاه آنها انجامیده است بنابراین می توان گفت امروزه نفت و گاز یکی از اهرمهای تعیین کننده در مناسبات بین المللی محسوب می شود که می تواند به برتری یک کشور بر سایر کشورها بیانجامد.
در واقع روسیه اگرچه از ظرفیت های قابل توجهی برای ارتقای منزلت بین المللی خود برخوردار است اما به نظر میرسد تأکید بیش از حد بر وجه سیاسی در دیپلماسی انرژی و رویکرد تهاجمی در برخورد با مشتریان خویش در کنار روابط کم و بیش پرتنش با غرب و به ویژه ایالات متحده امریکا در سالهای اخیر، سبب شده تا وجه بین المللی این کشور دچار آسیب شود.
در مقابل روسیه نیز اگرچه از ظرفیت های بیشتری نسبت به قطر برخوردار است و ژئوپلیتیک انرژی این کشور امکان دستیابی به بازار پرمصرف شرق و غرب را به آسانی برای این کشور فراهم آورده اما برخوردهای تهاجمی و قهرآمیز این کشور در برخورد با مشتریان خود به ویژه در قفقاز، اروپا و اوکراین و همچنین رویکرد نظامی این کشور در مسأله اوکراین و انضمام کریمه سبب شده تا وجه بین المللی این کشور به عنوان یک ابرقدرت انرژی با چالش روبه رو شود.