چکیده:
در سطح بینالمللی خلیجفارس به دلیل اهمیت فوقالعادهاش در تامین انرژی جهان، وابستگی صنایع پیشرو و کشورهای توسعهیافته به این ماده حیاتی، به شدت مورد توجه این قدرتها میباشد. تنگه هرمز تنها خروجی خلیجفارس است و از آنجا که همه کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه به صدور نفت از خلیجفارس وابستهاند و بیش از نیمی نفت مورد نیاز جهان باید از تنگه هرمز بگذرد، این تنگه اهمیت بینالمللی دارد. ایران بزرگترین کشور خلیجفارس است و بیشترین گستره جغرافیایی و مواضع حفاظتی را در این منطقه دارد به این دلیل تنگه هرمز از اهمیت بسیاری برخورد دار است و در حقیقت دروازه ارتباط ایران با منطقه و جهان شمرده میشود. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی درصدد پاسخ به این سوال است که ژئوپلیتیک تنگه هرمز چه مزایایی برای منافع و امنیت ایران در منطقه خلیجفارس و جهان دارد؟ یافته¬های پژوهش نشان می¬دهد که تنگه هرمز در دهانه خلیجفارس موقعیتی را در اختیار ایران قرار داده که در تمامی معادلات و محاسبات ژئوپلیتیکی توسط کشورهای مختلف در مورد موازنه قدرت منطقهای ما، مورد ارزیابی و توجه قرار میگیرد. همچنین تنگه هرمز میتواند عامل وحدتبخش و زمینهساز همبستگی مرزی بین ایران و کشورهای منطقه خلیجفارس باشد. از سوی دیگر امنیت تنگه هرمز و آزادی کشتیرانی با اقتصاد کشورهای صنعتی گره خورده و امنیت این تنگه را به شکل یک چالش بزرگ و راهبردی برای اقتصاد جهان و تامین امنیت انرژی جهان درآورده است.
خلاصه ماشینی:
جايگاه همبستگي مرزي تنگه هرمز و منطقه خليج فارس در امنيت ملي ايران بعد از جنگ سرد «رهيافت ژئوپليتيک يا قدرت محور» سروش اميري ١، جواد کياني٢،قادر عبدالعلي پور٣ تاريخ دريافت : ١٣٩٦/٠٥/٢٥ تاريخ پذيرش : ١٣٩٦/٠٨/١٥ چکيده در سطح بين المللي خليج فارس به دليل اهميت فوق العاده اش در تأمين انرژي جهان ، وابستگي صنايع پيشرو و کشورهاي توسعه يافته به اين ماده حياتي، به شدت مورد توجه اين قدرت ها ميباشد.
اين مقاله با روش توصيفي-تحليلي درصدد پاسخ به اين سؤال است که ژئوپليتيک تنگه هرمز چه مزايايي براي منافع و امنيت ايران در منطقه خليج فارس و جهان دارد؟ يافته هاي پژوهش نشان ميدهد که تنگه هرمز در دهانه خليج فارس موقعيتي را در اختيار ايران قرار داده که در تمامي معادلات و محاسبات ژئوپليتيکي توسط کشورهاي مختلف در مورد موازنه قدرت منطقه اي ما، مورد ارزيابي و توجه قرار ميگيرد.
به طورکلي به نظر ميرســد شــيوه موازنه قواي ســنتي يا همان الگوي سياست واقع گرايانه رقابتي براي مديريت مسائل امنيتي در شرايط زير نتيجه بهتري بدهد: - کشورها تا حدي داراي ارزش ها و منافع مشترکي هستند و ازاين رو تعريف هايمشابهي از امنيت و ثبات ملي دارند؛ - کشورها به طرف مقابل خود اطمينان دارند و به نام گسترش مجموعه خاصي از ارزش ها نظم موجود را برهم نميزنند؛ - کشورها به موجوديت مختار و مستقل ديگر بازيگران احترام ميگذارند؛ - وجود جنبش ها و ايدئولوژيهاي فراملي و داخلي نقش کانون کشورهاي مستقل به عنوان بازيگر اصلي را نفي نميکند؛ -اولويت هاي سياسي کشورها به طور معقولي قابل پيش بيني و در طول زمان ثابت است و همين امر باعث اعتمادسازي ميشود (واعظي، ٤:١٣٨٥-٣).