چکیده:
اخلاق، از دیدگاه اسلام افزون بر اینکه در کنار اعتقادات و احکام فقهی یکی از سه پایه اصلی معارف اسلامی تلقی میگردد، سبک زندگی اسلامی و حرکت بهسوی کمال نهایی را تعلیم میدهد. اهمیت اخلاق و تهذیب نفوس بر کسی پوشیده نیست تا جائی که پس از اعتقاد به خدا و پیامبر اسلام(ص)، اخلاق، مهمترین مسئله از دیدگاه اسلام به شمار میرود. از دیدگاه اهل بیت (ع) اخلاق امری «هویتساز و وجودی» است و به هیچ وجه اعتباری و یا قراردادی به شمار نمیرود، تا بدانجا که نه تنها هویت انسان، بلکه هویت بسیاری از حقایق جهان را بر میسازد. این بدان معناست که فصل اخیر انسان و مقوّم دیگر امور، اخلاق است. اخلاق خواه فضیلت خواه رذیلت، از امور تکوینی و واقعی به شمار رفته و سرنوشت این جهانی و آن جهانی فرد مربوط به این بخش اساسی از آموزههای معرفتی اسلام محسوب میگردد. اهمیت و البته شرافت اخلاق بدین جهت است که موضوع آن نفس ناطقة انسانی بهشمار میرود. این پژوهش با روشی اسنادی–تحلیلی بهدنبال تبیین این حقیقت است که اخلاق چگونه حقیقت واقعی انسان را برمیسازد؟ برای پاسخ به این سوال، نیازمند بهکارگیری و تحلیل قاعدة شاکله به عنوان مهمترین رکن در تحلیل اخلاق خواهیم بود. از نتایج این پژوهش، اثبات این موضوع است که اخلاق، فضیلت و یا رذیلت، هستة واقعی انسان را تشکیل داده و مهمترین رکن تکوینی انسان محسوب میگردد.
خلاصه ماشینی:
اين پژوهش با روشي اسنادي–تحليلي بهدنبال تبيين اين حقيقت است که اخلاق چگونه حقيقت واقعي انسان را برميسازد؟ براي پاسخ به اين سوال، نيازمند بهکارگيري و تحليل قاعدة شاکله به عنوان مهمترين رکن در استاديار گروه معارف دانشگاه اصفهان (نويسنده مسئول: m.
گرچه در بخشي از آيات، تزکيه نفوس از برنامههاي رسول اکرم (ص) دانسته شده است، لکن قرآن کريم از زبان ابراهيم خليل (ع) تزکيه و تهذيب نفس را هدفي مهم براي وي معرفي کرده است: «رَبّنا وَ ابعَث فِيهِم رَسولًا منِهُم يَتلوُا عَلَيهِم آياتِکَ وَ يًعّلِمُهُم الکتابَ وَ الحِکمه وَ يُزَکيِهِم» (بقره: 129) اين مسئله هدف همه انبيا (ع) بوده و اهميت آن به قدري است که هر انسان عاقلي سعادت خود را مهمترين عنصر ميداند.
گاهي آن را به معناي صفات پايدار (مسکويه، 1375: 57-58؛ نراقي، بيتا، ج1: 46)، گاهي به معناي صفات ناپايدار (عدي، 1365: 47) و عدهاي نيز آن را به معناي نظام رفتاري حاکم بر گروه خاصي تعبير کردهاند (Gert, 1989: 4)؛ اما علم اخلاق که جايگاه ويژهاي در منظومه معرفتي اهل بيت (ع) دارد، علمي است که از صفات خوب و بد و چگونگي اکتساب صفات خوب و زدودن صفات بد بحث ميکند.
اين شناسنامه همانند شناسنامههاي آماري نيست که گاهي همراه انسان باشد و گاهي مهر باطل بر آن حک گردد و يا همانند شناسنامههاي اقليمي نيست که با کوچ کردن از سرزميني به سرزمين ديگر دگرگون شود (جوادي آملي، 1393: 157) بلکه به تعبير امام علي(ع) «لا قرين کحسن الخلق» (آمدي، 1373، ج6: 346) يعني اخلاق، قرين و همدم هميشگي انسان محسوب گشته و جايگاهش در حقيقت واقعي انسان يعني روح اوست.