چکیده:
شاعر هنجارگریز با هدف رستاخیز ادبی و آشناییزدایی موجب ایجاد لذت هنری میشود. در این مقاله جلوههای مختلف هنجارگریزی احمد عزیزی در اشعارش در شش محور بررسی شده است: آوایی، واژگانی، معنایی، زمانی، سبکی، نحوی. وی گاه صامتی را حذف و گاه در مصوتها تغییراتی ایجاد میکند. گاهی نیز از طریق ساخت واژگان جدید، برجستگی خاصی به ابیاتش میدهد. با بهرهگیری از این خصیصه زبان، شعر او از یک سو ریشه در تاریخ و پیشینه زبانی و فرهنگی دارد و از سوی دیگر به طبیعت و جهان بیرونی متصل است. هنجارگریزیهای معنایی او در نتیجۀ کاربرد آرایههای مختلف ادبی است. شاعر کلمات را به عنوان اجزای کلام به گونهای به کارمیبرد که نه تنها با سایر اجزای بیت در ارتباط است، بلکه با کل اثر نیز رابطۀ معنوی برقرار مینماید. در هنجارگریزی زمانی از صورت زمانی زبان هنجار خارج شده صورتهایی را به کار میبرد که امروز مردهاند. این نوع هنجارگریزی او تا حدودی پر بسامد و بیشتر در به کار بردن واژگان کهن در «قافیه» جلوهگر است. در هنجارگریزی سبکی عبارات و تعبیرهایی به کار میبرد که در زبان عامه و گفتار کاربرد دارد. در هنجارشکنی نحوی که یکی از مهمترین عوامل رستاخیز واژههای اوست واژه را خلاف انتظار خواننده به کار میبرد. هنجارشکنی نحوی وی بیشتر در زمینههای کاربرد نابجای حروف و افعال است.
Poet and literary resurrection Defamiliarization deviation with the aim of creating Art is fun. He sometimes disturb the usual order of sheds، sometimes the original language of the application layer in the poem's opening-beats and spoken structures، sometimes beyond the rules of construction of words in the language، and sometimes poet makes new Vazhh¬Ay meaning getting around the rules governing the language and vocabulary Hm¬Nshyny of non-compliance، provided by means far-fetched. In this paper، the different manifestations of deviation of Ahmad Azizi in his poetry has been studied in six areas: 1 phonetic deviation 2 3 lexical semantic deviation deviation deviation 4 5 6 deviation deviation way somehow. He then removed consonants and vowels، sometimes denominated changes. Sometimes، through the construction of new vocabulary، outstandingly Abyatsh this. By utilizing this property of language، his poetry on the one hand rooted in history and cultural and linguistic background، and on the other hand is connected to nature and the external world. His sense ofliterary deviation from the norm as a result of the use of arrays. The poet's words as parts of speech to the Karmy¬Brd species not only with the rest of the bits in Artbat¬St، but also a spiritual relationship established with the whole effect is also stopped. When deviations from the norm in the face when speaking out forms to work today Mrdh¬And My¬¬Brd. This type of deviation him somewhat more frequent and apply the ancient words "rhyme" is Jlvh¬Gr. In stylistic terms and phrases acknowledge the work-raking deviation in the common language and speech applications. So that one of the most important factors in oppositional terms of his resurrection contrary term singer-raking to do. He somehow oppositional most areas of the interchangeable use of the letters and activities.
خلاصه ماشینی:
خیال بیحاصل زنخدان کشیده تنگم به بر چو بیژن منیژه رنگی نمیگشاید به ماه رخسار، چاه ما را (قوس غزل: 231) ای ز لبت چشم عسل وا شده قند ز نام تو شکرخا شده (طغیان ترانه: 395) گمان بردی که ما آقا نداریم به خیل بندگانش جا نداریم (لالههای زهرایی: 84) بنگ حقیقی چه بود حال ما حاصل دریوزۀ امسال ما (طغیان ترانه: 417) دوش از سر زلف شما نالیدهام من تا سحر باشد دعای صبحدم رفع گرفتاری کند (غزالستان: 59) فری طورآفرین ذکرت تجلیخیز سیناها زهی فرعون تقدیرت بشارت بخش موسیها (قوس غزل: 233) حسرت نشینم، غربت نشانم زاد سفر نیست انبانهام را (همان) پاک میکردی تو رد دیو را میستردی گیوههای گیو را (کفشهای مکاشفه: 224) کلمات یک شعر همین کلمات ساده زبان هستند که در اثر نوع گزینش و پسند شاعر و حالت ترکیبی آنها با یکدیگر آنقدر برجستگی و تشخص پیدا میکنند که خواننده تصور مینماید از سطح معمول کلمات زبان بالاترند.
مثل بیت زیر که «بگذارم» بر «قدم» مقدم شده است: من بیشتر ز امکان خود دیگر چه بگذارم قدم استغفرالله از وجود استغفرالله از عدم (قوس غزل: 189) در بیت زیر شاعر مفعول (ضمیر ت) را به صورت ضمیر متصل آورده و به فعل چسبانده است که امروزه چندان کاربرد ندارد: برندت به سرچشمههای صبوح نمایند پر کوزهات را ز روح (طغیان ترانه: 365) نتیجه اگرچه هنجارگریزی را نوعی برجستهسازی ادیبانه میدانند که در نتیجه تسلط شاعر یا نویسنده بر اصول زبان رخ میدهد اما همواره باید به خاطر داشت که گریز از هنجارهای زبان نباید باعث ایجاد ساختارهای غیر دستوری و غیر زبانی شود و معنی و مفهوم را دیریاب سازد.