چکیده:
«آینده مطلوب در حوزه سیاستگذاری آب چه میتواند باشد؟» هدف این مقاله یافتن پاسخی برای این پرسش است. در این مقاله با استفاده از چارچوب آیندهپژوهی انتقادی عنایتالله و تلفیق آن با نظریه گذار گیلز در پنج گام یعنی نگاشت، چشمداشت، مسیرهای بلندمدت تاریخی، تعمیق آینده و تدوین سناریو نشان داده میشود که میتوان دیدگاه همه جانبهای به مسئله حکمرانی آب داشت و سناریوهای آیندههای ممکن برای حکمرانی آب را با دربرداشتن منطقهای محیط زیستی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ارائه کرد. مقاله در نتیجهگیری خود برای سناریوی مبتنی بر ادامه وضع موجود ریسکی بسیار بالا پیشبینی میکند و ضمن معرفی چالشهای اجرای مطلق هر یک از سناریوی ممکن، آینده مطلوب را آیندهای میداند که آمیختهای از سیاستها به اقتضای شرایط محیطی و با محوریت فرهنگ نوین آب و ورود نهادهای حوزه عمومی مثل تنظیمگرها، طراحی و اجرا شود و بیشترین تحول را در وضعیت فعلی نظام حکمرانی آن ایجاد کند.
What is the preferred future of water policy in Iran? This is the question that this papers aims to answer. The questions around water sector، like other environmental problem is a wicked problem and needs a comprehensive solution. That is why the paper chose a hybrid model made of Inayatullah's and Geels theories to answer this problem in 5 steps; mapping، anticipating، macro-histories، deepening the future and scenarios. The scenario are based on narratives pivoting around the Persian metaphor of "Water as the God blessing" but each has different rationales. The paper analyse the risks of the continuance of the present policies with the hydraulic rationale. It enumerates the opportunities and challenges of scenarios with environmental and economic rationales and presents the cultural rationale as the preferred scenario for the future.
خلاصه ماشینی:
در اين مقاله با استفاده از چارچوب آينده پژوهي انتقادي عنايت الله و تلفيق آن با نظريه گذار گيلز در پنج گام يعني نگاشت ، چشمداشت ، مسيرهاي بلندمدت تاريخي، تعميق آينده و تدوين سناريو نشان داده ميشود که ميتوان ديدگاه همه جانبه اي به مسئله حکمراني آب داشت و سناريوهاي آينده هاي ممکن براي حکمراني آب را با دربرداشتن منطق هاي محيط زيستي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي ارائه کرد.
مقاله در نتيجه گيري خود بـراي سناريوي مبتني بر ادامه وضع موجود ريسکي بسيار بالا پيش بيني ميکند و ضمن معرفي چالش هاي اجراي مطلق هر يک از سناريوي ممکن ، آينده مطلوب را آينده اي ميداند که آميخته اي از سياست ها به اقتضاي شرايط محيطي و با محوريت فرهنگ نوين آب و ورود نهادهاي حوزه عمومي مثل تنظيم گرها، طراحي و اجرا شود و بيشـترين تحول را در وضعيت فعلي نظام حکمراني آن ايجاد کند.
اين مطالعات تأکيد ميکنند که حکمراني آب در گذشته بر اساس خصوصيات بومي هر منطقه ، بر مبناي کاربرد نوع خاصي از فناوري استحصال آب مانند قنات ها و کاريزها، آب بندها و سازه هايي مانند آسياب هاي آبي بنيان نهاده شده و براي بهره برداري و توزيع آب ، از سوي ترتيبات نهادي ويژه اي مانند «بنه » در چارچوب نظام اجتماعي ملوکالطوايفي پشتيباني ميشدند.