طی همین پنجاه و چند سالی که سر و کار من با کتابخوانی و کتابخری بوده است سیر نزولی شمارگان کتاب را بهخوبی تجربه کردهام.
به این چند مورد که اتفاقی از لای قفسۀ کتابهایم بر میدارم و شمارگان آنها روی جلد یا در شناسنامۀ کتاب ذکر شده است دقت کنید: فونتامارا، به ترجمۀ منوچهر آتشی، چاپ دوم (1349): دههزار نسخه؛ هزار سال نثر فارسی کریم کشاورز (1345): دههزار نسخه؛ راز کیهان (1348): پنجهزار نسخه؛ صبح آوریل فاست، ترجمۀ فاطمه بزرگنیا (1343): پنجهزار نسخه؛ مردهریگ موپاسان، ترجمۀ محمد قاضی (1346): دههزار نسخه...
اگر کسی بگوید الان هم کتابهایی هست که با تیراژهای هزارگانی سالی چند بار چاپ میشود، باید عرض کنم که آنها اغلب رمانهای دخترپسند بازاری است و نشر هزارگانی کتابهای جدی و رمانهای خوب سیمرغ و کیمیاست.