چکیده:
کار بی مزد، به ویژه کار زنان در حوزه خانگی، تا اندازه زیادی نادیده گرفته می شود، با وجود این که این گونه کار به
همان اندازه برای اقتصاد ضروری است که اشتغال مزد بگیری بر آورد شده است. به رغم استفاده مداوم از واژه کار
خانگی، این مدخل در کمتر کتاب لغت یا دانش نامه ای وجود دارد. گویی زنان خانه دار به کاری اشتغال ندارند . کار
خانگی اشتغال عمومی همه زنان خانه دار و شاغل است. ولی این واقعیتی بسیار مهم است که به راحتی به دست
فراموشی سپرده می شود.
زنان خانه دار نیز در برابر این کار خسته کننده و ممتد، به نادیده انگاشتن آن خو کرده و از ابراز آن شرمگین اند . با
وجود اهمیت انکار ناپذیری کار خانگی در باز تولید نسل نیروی کار، متاسفانه این گونه کار که از نظر ارزش تقریبا
معادل یک سوم کل تولید سالانه در یک اقتصاد غیررسمی است به هیچ وجه بطور مستقیم در آمار رسمی اشتغال و
در تولید ملی ثبت نمی گردد و بی ارج و بی مزد باقی می ماند.
علل را باید در انتظارات کمال جویانه جامعه از زنان در نقش های متنوع مادری، همسری، خانه داری، و اشتغال بیرون
از خانه دانست که پیامدها و عواقب ناشی از کار خانگی بر روی زنان را افزایش داده است . کار خانگی با وجود
پیشرفت فن آوری در لوازم منزل، و همین طور با وجود حرکت های فمنیستی جهت برابری حقوق زنان و مردان در
برابر کار خانگی، متاسفانه هیچ گونه تقلیلی در اجبار کار خانگی زنان بوجود نیاورده است. چنین مسئله ای ما را بر این
داشت که در این مقاله با روش بررسی اسناد و مدارک، به چرایی و شناخت علت ها و تفاوت جنسی از دیدگاه
فمنیست های رادیکال و فمنیس تهای لیبرال، فمنیست های چپ (مارکسیست و سوسیالیست) به بررسی بپردازیم.
خلاصه ماشینی:
"با این حال انتظارات کمال جویانه جامعه از زنان در چهار نقش مادری ، همسری ، خانه داری و شغل بیرون از خانه ، خود قوانین نانوشته ای است که بر عمل کرد کار خانگی زنان نظـارت دارد و اثرات فشار تنوع نقش ها، بیماری هـای متعـدد جسـمی و روحـی را بـر آنـان ، همـوار ساخته و با وجود پیشرفت های فن آوری در لوازم منزل نه تنها از کار ایشان نه کاسته بلکـه پیامدهایی چون خانه گریزی ، بی تفاوتی به زمـان ، بـی برنـامگی ، رکـود فکـری و اجتمـاعی ، دلسردی ، از خود بیگانگی ، انزوا، افسردگی ، جامعه پذیری سیال را از دست داده و کار بـدون پاداش و بی ارج شمردن کار خود و خـو گـرفتن بـه چنـین فرآینـد کـاری مـانع از افـزایش مشارکت اقتصادی و اجتماعی آنان شده است و هر چه بیشتر زنان را از هم دور می کنـد بـا وجود حرکت های فمنیستی و نوسازی پیوندهای اجتماعی متأسـفانه در مشـخص تـر شـدن خطوط تفاوت زن و مرد تأثیر چندانی نداشته اسـت ."