چکیده:
«سیتک» (Seytak) نام دیگر دوبیتی در گویش سیستانی است که زبانی ساده و روان دارد و برای هر فارسی زبانی قابل فهم است. این نوع شعر به میزان گسترده ای از دیگر انواع ترانه ها در بین مردم سیستان رایج است. موضوع اغلب این دوبیتی ها عشق و زندگی است؛ شادی ها، غم ها، دلبستگی ها، گله مندی از مشکلات زندگی، ناله از بی وفایی، بدعهدی زمانه و مردم، انتظار، کار و باورهای اعتقادی همه و همه در آن ها نهفته است. مقاله حاضر ضمن بررسی موضوعی انواع ترانه های سیستان، برآن است تا به تحلیل محتوایی سیتک ها بپردازد تا اندیشه مرکزی و فکر اصلی هنرمند را در آن واکاوی کند و از این طریق به شناخت بهتر تاریخ و فرهنگ مردم سیستان و درک اندیشه ها، اعتقادات، احساسات و آداب و رسوم زندگی آنان دست یابد. درون مایه این دوبیتی ها در چهار عنوان کلی اعتقادی، عاشقانه، فعالیت های شغلی و مفاهیم اجتماعی دسته بندی شده و مفاهیم جزئی تر زیرمجموعه آنها قرارگرفته است. مفاهیم عاشقانه با 54 %، محتوای اجتماعی با 4/22 %، مفاهیم اعتقادی با 15 %و فعالیت های شغلی با 57/8 % به ترتیب از مهمترین مفاهیمی بوده که در محتوای دوبیتی ها مشاهده می شود. بسامد بالای مفاهیم عاشقانه حاکی از این است که عشق در سیتک های سیستان حضوری زنده و ماندگار دارد.
In Persian language، implicature has an important role in discourse and also inference by listener is of great importance. The purpose of this study is analysis of Persian data and categorizing different forms of implicature. The problem is how Persian speakers infer the intended message conveyed by the speaker. The study is based on a descriptive-analytical approach. Data of this study are the 50-hour recorded conversations of people in 13 situations in Tehran. After finding implicatures، they were classified. They were described and analyzed based on the hypotheses. It is concluded that in Persian، implicit meaning is shown by generalized conversational implicature، scalar implicature، particularized conversational implicature and conventional implicature. Moreover، grammatical structures including conditional sentences and wh.q structures can create implicit meaning with assuming special cases and resulting in impliatures. Finally we reached to the conclusion that the context of situation and culture are crucial and influential factors in analyzing the conversations. Since meaning and interpretation could be inferred in the context of situation.
خلاصه ماشینی:
در بلوچستان مشابه اين نوع بحث بيت ، «داستانگ » است که شامل ترانه هاي کوتاه با مضامين عاشقانه است و يک گروه دونفره متشکل از خواننده و نوازندة ني آن را اجرا ميکنند (افتخارزاده ، :(28 :1388 در برخي از بحث بيت ها سؤال و جواب يا مناظره درون يک دوبيتي وجود دارد: بگفتــو شــهربانو، گفــت جــونم بگفتو بوسه ده ، گفـت ايـن لبـونم بگفتــو جــان عاشــق در کجايــه بخنديد از لـب و بگفتـک زبـونم ٤ ج (الهامي، ١٣٩٥: ٦٢) 158 در برخي از سيتک ها سؤال و جواب به شکل واضح و روشني نيامده ؛ يعني از فعل بياني «گفتن » در آن استفاده نشده است ، بلکه مخاطب از فحواي کلام متوجه سؤال در بيت اول و جواب در بيت دوم ميشود و اين امر ابهام زيباي اين نوع شعر را دوچندان مي کند: قلـــم فـــر بـــر ســـر دســـمال داري بــه مــرگ مــن بگــو چــن يــار داري ٥ بـه مـرگ تـو بـه مـرگ شـش بـرادر بــه غيــر از تــو نــدارو يــار ديگــر (همان ، ٢١٣) دوبيت زير براساس افسانه شعرهاي خراسان که با اندک تفاوت ذکر شده ، مربوط به حکايت حسيناي ساربان و دختري است که در مسير آسياب ، گاوش از سنگيني بار گندم از حرکت بازمانده است (خزاعي، ١٣٨٥: ٩٥-٩٦): الا دختر که گو خسبيده زر بار بده بوسي که گاوت را کنم بار نه بوس ميدا نه گاوم را بکن بار که هفت پشت مرا ننگه از اي کار٦ (الهامي، ١٣٩٥: ٣٦ ) ٣-٤.