خلاصه ماشینی:
"آنچه در زیر ملاحظه مینمایید،تحقیقی است در خصوص رابطه انسان و رایانه در ساختار اقتصادی-اجتماعی ایران در منطقه خاورمیانه به عنوان یک کشور در حال توسعه،در شرایط عدم تعادل(جغرافیای سیاسی-اقتصادی)،با هدف شناخت دامنه اثربخشی و درک بهتر تغییرات رفتاری.
ساختار اقتصاد ایران با پشتوانه سرمایههای نفتی و با تعامل در سیاستهای بینالمللی از دهه 1970(حدود 1350 شمسی)گرایش به آموزشهای حرفهای مدیریتی را در دانشگاهها فراهم نمود و عصر جدیدی از خدمات را پیش روی مردم قرار داد.
در غرب،بنگاههای اقتصادی به صورت شبکه،پیوندهای مطلوبی از بهینهسازی ارتباطی را بوجود آوردهاند،در حالی که در ایران این ارتباطات هنوز شکل مناسب شبکهای را در سطح گسترده به خود نگرفته و توانایی ایجاد رقابت سازنده هنوز فراهم نیامده است.
تحقیقات نویسنده نشان میدهد که در شرایط سازمانهای دولتی ایران که دوگانگی و چندگانگی رفتار کاملا آشکار است،تعارضات رفتاری ناشی از فقدان انگیزههای مادی مناسب باعث شده است که به دانش ضمنی سازمانها دسترسی حاصل نشود و این دانش مانند"سرمایههای مدفون شده"مستهلک شود.
وجود روابط پیچیده میان سازمانهای دولتی و رویههای رفتاری متفاوت میان مدیریت و نیروی کار نیز باعث شده است که خطاهای افراد بیش از حد مورد انتظار باشد.
نتیجه رگرسیون به صورت زیر میباشد: W 78/5-e C 346/0+I C 178/0+U C 118/0+P 117/0+8/23 I (26/1-)(14/4)(95/1)(5/1)(4/1)(76/4) داخل پرانتز آزمون t 71/14 F 9/41% 2 R ملاحظه میشود که با ورود رایانه به سازمانها،متغیرهای مستقلی مانند بازده اقتصادی مورد انتظار،میزان استفاده از رایانه،ارتباطات سازمانی و ارتباطات برونسازمانی برانگیزههای کاری اثر مثبت گذاشته و ارتباطات با سایتهای علمی، تاثیر منفی بر انگیزههای کاری دارد."