چکیده:
هر اثر و میراث تاریخی در روزگاری پدیده ای بوده که تاکنون ماندگار شده است. براین اساس مکاتبه ها، تعهدنامه ها، لوح ها، مجسمه ها، نقش ها، نشانه ها، بناها و مانند این را می توان تاریخ عینی یا ماندگار، در برابر تاریخ علمی، نامید. تاریخ عینی و ماندگار پل های ارتباط دیروز و امروزند. این گفتار با روش توصیفی و تاریخی و بر پایه اسناد و منابع کتابخانه ای، به دنبال مطالعه درباره مبانی دینی و اسلامی صیانت از تاریخ عینی، یعنی آثار و ابنیه تاریخی، است. مضمون آیات و روایات و اخبار آن است که دیانت اسلام به هر دو مفهوم تاریخ علمی و تاریخ عینی اهتمام بسیاری داشته است.
مبانی ده گانه مهم و موثر فقهی در لزوم و ضرورت صیانت از میراث تاریخی عبارت اند از: سنت کتابت و روایت، جایگاه گردشگری و سیر علمی در اسلام، سیره سلف صالح در صیانت از آثار تاریخی برجای مانده از پادشاهان، لازمه امر به تاسی بر سنت اولیاء، آثار اجتماعی و تاریخی سنت زیارت و تبرک، مواجهه عملی فقها با تصاویر و پیکرهای برجامانده از ماقبل اسلام، اقتضای عملی سنت وقف و نیز شان ذاتی مسجد و معبد در اسلام مبانی. به نظر می رسد بر همین اساس بود که پیامبر(ص) و اصحاب برگزیده ایشان و فقهای گذشته، به جز بت ها، به تخریب و انهدام هیچ اثر تاریخی دستور ندادند؛ حتی سکه های منقوش ایرانی و رومی ده ها سال نقد رایج مکه، مدینه، عراق، مصر و شام بود؛ بنابراین اگر ضرورت حفظ، انتقال، ازدیاد و بهره مندی از آثار نیاکان را تفسیری پذیرفتنی از مفهوم پیشرفت بدانیم، این گفتار درصدد نشان دادن پیوند مبانی و سنت های اسلامی با مفهوم توسعه و پیشرفت نیز هست.
Each cultural heritage was at a time considered to be a significant phenomenon causing it to last to the present time. Accordingly, letters, old contracts, tablets, sculptures, roles, signs, buildings, and the like can be referred to as "objective history" or lasting ones, against "scientific history." Objective or ever-lasting history is a bridge between the past to the future. This study, by using descriptive and historical methods via documentary and library resources, sets out to investigate the Islamic foundations and underpinnings of the necessity for the preservation of objective history; namely, historical monuments. Various Quran verses as well as religious narrations and sayings are interpreted as highly recommending for the preservation of both objective and scientific history. There are ten foundational and pivotal theoretical basis for the preservation of cultural heritages including the tradition of writing and narration, the status of tourism and scientific tour in Islam, the right path of conservation of the historical heritages left from the past kings and emperors, reflection over the story of saving the body of Pharaoh from the sea, the need for drawing on prophetic traditions, the practical approach of religious scholars toward statutes and carved figures belonging to pre-Islamic history, the right path of endowment in Islam (vaqf), and fundamental status of mosques and temples in Islamic school of thought. It seems that on this basis, the Prophet and his chosen followers and past jurisprudents had not ordered the destruction of any historical works other than idols. Additionally, at the beginning of Islam, the currency in circulation among Moslems in Mecca and Medina, Iraq, and Syria were the Roman and Persian coins for over a decade. In sum, if the need for preserving the ancient heritage is taken as an acceptable notion of ‘progress’, this study intends to display a link between Islamic traditions and the concepts of development and progress.
خلاصه ماشینی:
به نظر می رسد برهمین اساس بود که پیامبر)ص( و اصحاب برگزیده ایشان و فقهای گذشته، به جز بت ها، به تخریب و انهدام هیچ اثرتاریخی دستور ندادند؛ حتی سکه های منقوش ایرانی و رومی ده ها سال نقد رایج مکه، مدینه، عراق، مصر و شام بود؛بنابراین اگر ضرورت حفظ، انتقال، ازدیاد و بهره مندی از آثار نیاکان را تفسیری پذیرفتنی از مفهوم پیشرفت بدانیم، اینگفتار درصدد نشان دادن پیوند مبانی و سنت های اسلامی با مفهوم توسعه و پیشرفت نیز هست.
2 فرضیه پژوهش آن است که دیانت اسلام، یعنی آیات کتاب و سنت و سیره صالحان، همزمان به سیر گردش ذهنی و عینی تاریخ و مطالعه و نظر در آیات آفاق و انفس و نیز به ضرورت ثبت و صیانت میراث گذشتگان فراخوانده است.
اکنون این پرسش مطرح میشود که چگونه برای همیشه، به آیات پرشمار سیر و سیاحت در قرآن جامه عمل بپوشانیم؟ چگونه مخاطبان قرن حاضر و نیز آیندگان را مانند مخاطبان مستقیم عصر قرآن، به تدام شناخت تاریخی فراخوانیم؟ بهنظر میرسد پاسخ این پرسش آن است که «فریضه مطالعه و نظر» را درباره تاریخ و آثار گذشتگان، مانند همه فرایض و آموزههای قرآن، ابدی بدانیم که میدانیم.
سیره فاتحان صدر اسلام مورخان ذیل حوادث سال 16قمری نوشتهاند سعد، فرزند ابیوقاص که فرماندهی سپاه فاتحان عرب را برعهده داشت، به همراه سلمان که پیشاهنگی سپاه و دعوت و تبلیغ را برعهده داشت، به کاخ سفید مدائن درآمد و این آیات سوره دخان را تلاوت کرد: «کمترکوا من جنات و عیون و زروع و مقام کریم و نعمة کانوا فیها فاکهین کذالک و أورثناها قوما ءاخرین» (دخان، 25تا28) و هشت رکعت نماز فتح در ایوان به جای آورد.