خلاصه ماشینی:
"اینک در همین راستا این دو پرسش مطرح میشوند که مشکل اصلی در چیست؟و چرا سرمایههای انسانی نمیتوانند در پذیرش این رسالت، یعنی توسعه و تولید علم،با موفقیت عمل کنند؟ از آنجا که بخش قابل توجهی از رویدادهای مورد بررسی به ساختار اجتماعی ایران تخصیص یافته است،لذا تحلیل و نتایج به دست آمده نیز عمدتا جریانات موجود در جامعه در حال توسعه ایران را توضیح میدهند،هر چند که این رویدادها در سایر کشورهای در حال توسعه نیز به شدت مشابه وضعیت ساختار یکدیگرند.
کمتوجهی نسبت به سرمایههای فیزیکی در بیشتر کشورهای در حال توسعه ناشی از کمبود سرمایه است،در حالی که با بالا رفتن قیمت نفت این مشکل در ایران وجود ندارد،اما هنوز هم شاخصهای رفاهی سرمایههای انسانی نه تنها پایین،بلکه نگرانکننده است.
اگر چه تا حدودی در جوامع در حال توسعه نیز به این امر توجه میشود،اما ذهنیت مدیریت و رهبری محیطهای علمی،به علت مشکلات گستردهای که پیش روی آنان است،از فضای سازمانی فراتر نمیرود.
کمتوجهی نسبت به سرمایههای فیزیکی در بیشتر کشورهای در حالت توسعه ناشی از کمبود سرمایه است،در حالی که در خصوص ایران به علت بالا رفتن قیمت نفت مشکل سرمایه وجود ندارد،اما هنوز هم شاخصهای رفاهی سرمایههای انسانی نه تنها پایین است،بلکه نگرانکننده نیز میباشد.
این تعارض مشروع است و نباید نسبت به آن دچار کج فهمی شد،لذا به طور طبیعی و به صورت گامبهگام شاهد آن هستیم که اهل نظر به تدریج فضای محیطهای علمی خود را تغییر میدهند و برای مثال،به تدریج از حوزه دانشگاه فاصله میگیرند."