خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) تولید انبوه رابطه بین قدرت و دانش و همچنین مباحث مرتبط با فنآوری و آموزش عالی و توسعه،مسوولان نظام سیاسی را در کشورهای در حال توسعه با این پرسش روبرو ساخته است که چگونه میتوان از تواناییهای محیط علمی بهرهبرداری منطقی نمود؟ دو دیدگاه در این رابطه توجه را به خود جلب میکنند: اول،تولید محدود سرمایههای انسانی:فلاسفه و تاریخ نویسان همواره از دانش به عنوان یک منبع قدرت یاد کردهاند.
اقتصاد دانایی جهانی شدن اقتصاد،بنا به ضرورت رویکرد فنآوری،ساختار تقاضا برای علم را به سرعت گسترش داد،اما این علم،رویکرد جدیدی را بشارت میدهد،به طوری که ریاست عالیه یونسکو در سال 1987 این پرسش را مطرح میکند که آیا دانشگاههای امروز ما میتوانند سازمانهای کارایی باشند(10)؟(1987- Mayor )یا لازم است که دانشگاههای جدیدی جایگزین دانشگاههای فعلی شوند؟به هر حال،چالشهای آینده دانشگاهها و موسسات علمی را نمیتوان انکار کرد،زیرا مشکلات و بحرانهای جدیدی در پیش روی آنان قرار دارد.
روند تقاضا برای تولیدات علمی نیز محدود به مردم نمیشود و امروزه تمامی بنگاههای اقتصادی و سازمانها مصرفکنندگان محصولات علمی- فرهنگی هستند،اما مشکل اصلی در عدم تشخیص نیازهای علمی و اولویتهای میان این تولیدات است.
بنابراین،در پاسخ به این پرسش که چرا محیطهای علمی کشورهای در حال توسعه از کارایی مطلوبی برخوردار نیستند؟میتوان گفت:بدان علت که به روند تغییرات تقاضا برای تولیدات علمی از سوی موسسات و بنگاهها کم توجهی شده است."