چکیده:
ﺟﻤﻬﻮری ﺧﻠﻖ ﺑﻨﮕﻼدش ﮐﺸﻮری آﺳﯿﺎﯾﯽ اﺳﺖ و ﺟﺰء ﯾﮑﯽ از ﭘﺮﺟﻤﻌﯿﺖﺗﺮﯾﻦ و ﻓﻘﯿﺮﺗﺮﯾﻦ ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﺟﻬﺎن ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﻣﯽرود. ﭘﺎﯾﺘﺨﺖ اﯾﻦ ﮐﺸﻮر ﺷﻬﺮ داﮐﺎ ﺑﺎ 12،295،728 ﻧﻔﺮ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. ﻣﺴﺎﺣﺖ ﺑﻨﮕﻼدش 143998 ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮ ﻣﺮﺑﻊ و ﺟﻤﻌﯿﺖ آن 153547000 ﻫﺰار ﻧﻔﺮ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﺴﺒﺖ وﺳﻌﺖ ﺗﺮاﮐﻢ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺑﺴﯿﺎر زﯾﺎد اﺳﺖ. از ﺷﻬﺮﻫﺎی ﻣﻬﻢ ﺑﻨﮕﻼدش ﻣﯽﺗﻮان ﺑﻪ ﭼﯿﺘﺎﮔﻮﻧﮓ ﺑﺎ 2،532،421 ﻧﻔﺮ ﺟﻤﻌﯿﺖ، ﺧﻮﻟﻨﺎ ﺑﺎ 842،995 ﻧﻔﺮ ﺟﻤﻌﯿﺖ و راﺟﺸﺎﻫﯽ ﺑﺎ 727،083 ﻧﻔﺮ ﺟﻤﻌﯿﺖ اﺷﺎره ﮐﺮد. رودﻫﺎی ﮔﻨﮓ، ﺑﺮاﻫﻤﺎﭘﻮﺗﺮا )ﺟﻤﻮﻧﺎ(، ﻣﯿﮕﻬﻨﺎ و ﭘﺪﻣﺎ ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ رودﻫﺎی ﺑﻨﮕﻼدش ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. 83% از ﻣﺮدم ﺑﻨﮕﻼدش ﻣﺴﻠﻤﺎن ﻫﺴﺘﻨﺪ. اﮐﺜﺮﯾﺖ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن ﺑﻨﮕﻼدش اﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﻣﯽﺑﺎﺷﻨﺪ. ﺣﺪود 76% از ﻣﺮدم ﺑﻨﮕﻼدش ﺑﯽﺳﻮاد ﻫﺴﺘﻨﺪ و زﺑﺎن رﺳﻤﯽ اﯾﻦ ﮐﺸﻮر ﺑﻨﮕﺎﻟﯽ اﺳﺖ. ﻗﺎﻧﻮن اﺳﺎﺳﯽ اﯾﻦ ﮐﺸﻮر در ﺳﺎل 1972 ﺗﺼﻮﯾﺐ و اﺟﺮاﯾﯽ ﺷﺪ و ﺗﺸﮑﯿﻼت اﺳﺎﺳﯽ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ اﯾﻦ ﮐﺸﻮر ﺷﺎﻣﻞ ﻗﻮای ﺳﻪﮔﺎﻧﻪ ﻣﻘﻨﻨﻪ، ﻣﺠﺮﯾﻪ و ﻗﻀﺎﯾﯿﻪ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﺮ آن اﺳﺖ ﺗﺎ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺟﻐﺮاﻓﯿﺎﯾﯽ، وﯾﮋﮔﯽ ﺟﻤﻌﯿﺘﯽ، ﺗﺎرﯾﺦ ﺳﯿﺎﺳﯽ، ﻗﺎﻧﻮن اﺳﺎﺳﯽ، ﺗﻘﺴﯿﻤﺎت ﮐﺸﻮری، ادﯾﺎن و ﻣﺬاﻫﺐ و وﺣﺪت ﻣﯿﺎن آﻧﻬﺎ، وﺿﻌﯿﺖ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و اﻗﺘﺼﺎدی و ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽ ﺑﻨﮕﻼدش را ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ.
خلاصه ماشینی:
"این کشور از نظر زمینشناسی به سه منطقه تقسیم میشود: 1 ـ تپهها که در بخش چیتاگنگ در جنوب شرقی قرار دارد؛ 2ـ سرزمینهای مرتفع که شامل ناحیه مدهوپور در شمال داکا، و باربند در شمال غربی است؛ 3ـ جلگهها که 90% مناطق بنگلادش را تشکیل میدهد.
نفوذ وهابیت در بین آنان بیش از نفوذشان در حنفیان است، چون بیشتر مسلمانان بنگلادش پیرو فرقه صوفیه هستند و عقاید صوفیها به عقاید و افکار امامیه بسیار نزدیک میباشد و حساسیت مذهبی بین شیعه و سنی به حدی نیست که در پاکستان و هند و کشورهای دیگر وجود دارد.
درگیریهای فرقهای در هند و پاکستان همچنان ادامه دارد ولی این درگیریها در بنگلادش کمتر از دو کشور دیگر میباشد و تقریبا پیروان ادیان و مذاهب مختلف در کنار یکدیگر با مسالمت زندگی میکنند (همان، ص45).
به طور کلی مؤسسات و سازمانهای اسلامی در بنگلادش را میتوان به چهار گروه تقسیم کرد: 1ـ مؤسساتی مانند مدرسه، مساجد و گروههای داوطلبی که احکام اسلامی را تدریس میکنند؛ 2ـ مراکزی که اطراف آرامگاههای صوفیان و روحانیون تشکیل میشود؛ 3ـ سازمانهای متعدد اجتماعی، مذهبی و فرهنگی که وظیفه آنها رسیدگی به وضعیت رفاهی مسلمانان است؛ 4ـ مدارس و حوزههای دینی که از قدیم به کار تعلیم و تربیت مربیان و رهبران دینی اشتغال داشته است.
بنگلادش نسبت به جمهوری اسلامی ایران نیز موضعی معتدل و غیرخصمانه داشته است و در آغاز جنگ عراق بر ضد ایران (1359)، ضیاءالرحمان یکی از سران چند کشور مسلمان بود که به نمایندگی از سازمان کنفرانس اسلامی به منظور میانجیگری به ایران سفر کرد(گاهنامه پنجاه ساله شاهنشاهی پهلوی، 1355ش، ج3، ص2859ـ2860)."