چکیده:
در محیط متغیر امروز به خصوص برای سازمانهای دانشمحور دانش و فناوری اساس رقابت هستند این سازمانها برای تحقق اهداف تجاری خود میبایستی دانش جدید را بهکار گیرند بخشی از این دانش از منابع خارجی بهدست میآید از این رو توانایی برای بهرهبرداری از دانش خارجی یک عامل حیاتی برای قابلیتهای نوآوران سازمانها محسوب میگردد این توانایی تحت عنوان ظرفیت جذب ارائه شده که در سطوح مختلف فردی تا ملی در ادبیات مطرح شده است با توجه به اهمیت موضوع ظرفیت جذب در تحقیق حاضر سعی در موشکافی تئوریک این مفهوم در ارتباط با نظریههای مرتبط با آن شده است از این رو برخی از نظریههای موجود مرتبط با مفهوم ظرفیت جذب همچون یادگیری توانمندیهای پویا نوآوری جهتگیریهای استراتژیک دیدگاه دانشبنیان شناخت مدیریتی همتکاملی در این مطالعه مورد بررسی قرار میگیرند وارتباط این نظریهها با این مفهوم مطرح میگردد
In today’s changing environment, knowledge, and technology are the basis of competition, especially
for knowledge-based organizations. These organizations need to apply new knowledge in order to
fulfill their business goals. A part of this knowledge is derived from external resources. Hence, the
ability to exploit external knowledge is a critical factor for the innovative capabilities of organizations.
This ability is called “absorptive capacity”, which has different levels from the individual level to
national level in the literature. Considering the importance of the absorptive capacity theory, this study
attempts to analyze this concept with related theories. Therefore, some existing theories related to this
concept such as learning, dynamic capabilities, innovation, strategic directions, knowledge-based
view, managerial cognition, and co-existence theories are examined in this study and the relationship
of these theories with absorptive capacity is posed.
خلاصه ماشینی:
کمیسن و فورس با تأیید این موضوع که مفهوم ظرفیت جذب با موضوع توانمندهای پویا نیز در ارتباط است، اشاره کردهاند که این مفهوم از نظریۀ تکاملی بنگاهها نشأت میگیرد و در بیست سال اخیر به یکی از مهمترین سازههای مطرح تبدیل شده است چرا که این قابلیت، شرکتها را قادر به پاسخگویی در برابر تغییرات محیطی، خلق ارزش و کسب مزیت رقابتی پایدار از طریق مدیریت دانش خارجی مینماید [4].
این دو نویسنده بیان میکنند که توانایی یک سازمان در تشخیص ارزش اطلاعات جدید بیرونی، جذب و بهکارگیری آن برای اهداف تجاری، موضوعی حیاتی برای قابلیتهای نوآورانۀ آن محسوب میشود و این توانایی را ظرفیت جذب سازمان مینامند، که تابع سطح دانش مرتبط پیشین سازمان<FootNote No="185" Text=" Prior Related Knowledge"/> است.
به این معنی که هرچه یادگیری افزایش یابد، پایگاه دانشی سازمان نیز در یک زمینهی خاص افزایش مییابد و هرچه پایگاه دانشی افزایش یابد، ظرفیت جذب در آن زمینه افزایش مییابد [35] اگر افراد دانش و آگاهی عمومی نسبت به آنچه جذب میشود داشته باشند (که ممکن است با تجربه، آموزش و یا ویژگیهای پیشزمینهای و از طریق یادگیری فردی و سازمانی ایجاد شده باشد)، جذب دانش آسانتر خواهد بود.
زمانی که زهرا و جورج<FootNote No="192" Text=" Zahra &amp;amp; George"/> (2002) ظرفیت جذب را بهعنوان «مجموعهای از روالهای سازمانی و فرایندهایی که از طریق آن، دانش توسط بنگاهها برای خلق توانمندی پویا، کسب، جذب، تبدیل و بهرهبرداری میشوند» تعریف کردهاند، آنها ماهیت پویا را گسترش داده و چشماندازی از توانمندی پویای ظرفیت جذب معرفی کردند و 4 دسته از توانمندیهای ظرفیت جذب را که منجر به ظرفیت جذب بالقوه و محققشده میشود را متمایز کردهاند [3].