چکیده:
فتوت یا جوانمردی عنوان یک مکتب دینی است که در طول تاریخ، ارتباط نزدیکی با مکتب تصوف برقرار کرد. این دو مکتب بر یکدیگر تاثیر متقابل گذاشتند. از اصول مهم تصوف و فتوت، در زمینة هدایت مریدان، انتخاب پیر و اطاعت و فرمانبرداری از او در طریقت است. پیر فردی نیکسرشت و آزاد از تعلقات است که با پیمودن راه معرفت و رستگاری، راهنمای سالکان در مسیر دشوار سلوک میشود. پیر با حمایت خود از مرید، مرتبة او را در نزد پروردگار بالا میبرد. او با همت خود، مرید را از سستیورزیدن در مسیر سلوک بازمیدارد؛ همچنین او را از هواهای نفسانی و دامهای شیطان نجات میدهد و تا زمانیکه مرید را به رستگاری نرساند از رسالت خود بازنمیایستد. این مقاله میکوشد تاثیر متقابل این مسئله را در دو مکتب تصوف و فتوت بررسی کند؛ همچنین برای پژوهشگران آینده که در این زمینه پژوهش خواهند کرد، مسیری را هموار کند. این مقاله افزونبر واکاوی جایگاه پیر در مکتب تصوف و فتوت، تاثیر این دو مکتب را بر یکدیگر باتوجهبه سه وجه مشترک آنها در زمینة پیر بررسی میکند؛ این سه وجه عبارت است از: نقش و تاثیر پیران در تربیت مریدان، شرایط پیران واقعی، طبقهبندی پیران.
Futuwwat or magnanimity is the name of a religious school that has established a close relationship with the Sufism school throughout history. These two schools have reciprocally impacted each other. One of the important principles of these two schools, regarding the guidance of disciples, is the choice of the master and obeying him in the path (Tarighat). The master is a good-natured person who is free from alliances that, through the path to knowledge and salvation, guide the seekers in a difficult path. The master, with his support of disciple, elevates his rank to the Lord. By his own efforts, he discourages the disciple from slowing down in the path of spiritual journey, he also saves him from the sensual wanderings and traps of the devil, and does not stop until the disciple reaches salvation. This article seeks to examine the mutual impact of this issue in the two schools of Sufism and Futuwwat, it will also pave the way for future researchers in this field. This article, in addition to examining the place of the master in Sufism and Futuwwat schools, examines the impact of these two schools on each other in their threefold perspective on the subject. The three aspects are: the role of the masters in the education of disciples, the real age of the masters, and the classification of the masters.
خلاصه ماشینی:
به اعتقاد اهل تصوف بدون راهنمایی شیخ یا پیر، راه ظاهر به کعبة صورت را نمیتوان به پایان برد؛ مسافر این راه، هم چشم دارد که با آن میببیند، هم توانایی حرکت دارد و هم راه مشخص و مسافتش معین است؛ اما در راه سیر و سلوک که راه حقیقت است صد و بیست و چهار هزار نقطة نبوت قدم گذاشتهاند و نشانی از یک قدم ظاهر وجود ندارد.
پیر باید اعتقادش پاک باشد تا مرید را از راه راست منحرف نکند؛ همچنین علم شریعت را به اندازة لازم بداند و از علم فقر و طریقت نیز بهرهمند باشد تا بتواند مشکلات پیشآمده برای مرید را حل کند؛ پیر باید افزونبر عقل معادی، عقل معاشی نیز داشته باشد تا در تربیت مرید بتواند استادی کند؛ شجاع باشد تا نسبتبه ملامت و سرزنش خلق و فتنة آنان بیتوجه باشد و مرید را با سخن هرکسی رد نکند؛ باید بلند همت باشد تا به دنیا و اهل آن توجهی نداشته باشد و به مال و داشتههای مرید طمع نورزد؛ مشفق باشد تا در مرحمت نسبتبه مریدان کوتاهی نکند؛ پیر باید انسانی بردبار و صبور باشد تا با هر حرکتی یا اشتباهی خشمگین و عصبانی نشود؛ خوشخلق باشد تا مرید در همنشینی و همصحبتی با او خلق بد نیابد و اخلاق نیک را از او بیاموزد؛ پیر یا استاد باید فردی کریم باشد تا مرید را از لطف و کرم خود بهرهمند کند (واعظ کاشفی، 1350: 186-187).