چکیده:
یکی از چالشهای مهم نظام بانکی، نحوه وصول مطالبات غیرجاری است. امروزه در نظام بانکی ما از روش وجه التزام استفاده میشود؛ ولی در مورد راهکارهای دیگر نیز باب گفتگو باز است. از جمله راهکارهای پیشنهادی تعزیر مالی مشتریان متخلف است؛ ولی این راهکار نیز با چالشهایی روبهروست؛ از جمله اینکه آیا تعزیر میتواند به شیوههای مختلف صورت بگیرد یا آنگونهکه برخی گفتهاند، منحصر به تعزیر بدنی است؟ و به فرض تعمیم، چه دلیلی بر مشروعیت تعزیر مالی وجود دارد؟ و به فرض مشروعیت آن، آیا میتوان تخلف در ادای دیون را از موجبات آن دانست؟ و درنهایت تعزیر مالی مدیون متخلف به چه شیوههایی قابل اجراست؟ پژوهش حاضر کوشیده است به روش توصیفی- تحلیلی از چالشهای فقهی مذکور عبور و راه را برای بررسی بهکارگیری این روش در عمل هموار سازد.
One of the major challenges of the banking system is how overdue claims are collected, although today, in our banking system, we use penalty clause funds, but it is possible to use other options as well. One of the suggested solutions is the “financial punishment” to offend customers. Of course, this solution also faces challenges, including whether ta'zir can be done in a variety of ways, such as financial punishment, or, as some people have said, it solely to use for physical punishment. In addition, what is the reason for shariah compliance? Moreover, with the assumption of its shariah compliance, is it possible to exercise for our problem? And in the end, how can you enforce financial punishment against the offender? The present study attempts to cross the mentioned jurisprudential challenges by the descriptive-analytical method and show that the suggested solution in the Islamic banking system is compatible and applicable.
خلاصه ماشینی:
از جمله راهکارهاي پيشنهادي تعزير مالي مشتريان متخلف است ؛ با اين بيان که مماطلۀ در پرداخت دين ، عدم وفاي به عهد و نقض پيمان است که ظلم ، حرام ، جرم و تعزيربردار است و حاکم اسلامي ميتواند مديون مماطل را تعزير حکومتي و از جمله تعزير مالي کند؛ ولي اين نظر مخالفاني دارد و با چالش هايي روبه روست ؛ از جمله اينکه آيا تعزير ميتواند به شيوه هاي مختلف صورت بگيرد يا آن گونه که برخي گفته اند، تعزير منحصر به تازيانه است و شيوه هاي ديگر مشروعيت ندارد؟ به فرض تعميم در شيوه ها، چه دليلي بر مشروعيت تعزير مالي وجود دارد؟ موجبات تعزير چيست ؟ يک عمل چه ويژگيهايي بايد داشته باشد که مرتکب آن ، مستحق مجازات تعزيري بشود؟ و آيا تأخير در دين ، اين ويژگي را دارد؟ به عبارت ديگر آيا بر اساس مباني «جرم انگاري» در نظام جزايي اسلام ميتوان مديون مماطل را «مجرم » تلقي و او را مجازات کرد؟ و تعزير مالي مديون متخلف به چه شيوه هايي قابل اجراست ؟ تعزير مالي از نظر فقهي با چالش هايي روبه روست که در اين پژوهش کوشش شده است از اين چالش ها عبور کرده ، راه را براي اين پيشنهاد هموار سازد.