چکیده:
«رجز»، به عنوان یک گونه ادبی و ساده ترین نوع نظم، دارای مضامین و کاربردهای مختلفی بوده است. رجز که در شکل های ابتدایی خود برای راندن شتر، بیان نیکی ها و توصیه های اخلاقی به کار می رفت، به تدریج جهت بیان: مفاخره ، هجو، دشنام، جنگ و نزاع، فخرفروشی و آوازهای کوتاه حماسی مورد استفاده قرار گرفت.
هدف مقاله حاضر، کشف و وصف چگونگی تطور ذکر رجزهای شهدای کربلا به عنوان یکی از مهم ترین و کم نظیرترین رجزهای مربوط به رویدادهای تاریخ صدر اسلام در گونه های مختلف منابع تاریخی از قرن دوم تا قرن ششم هجری با استفاده از روش مطالعات اسنادی و تحلیلی است.
یافته های این پژوهش، نشانگر آن است که حجم این رجزها در یک رویکرد داستانی، به مرور افزایش یافته است و به همین جهت، باور به درستی صدور رجزهای فراوانی که برخی منابع نقل کرده اند، با چالش های جدی روبه روست. ازاین رو، این احتمال قوت می یابد که بخش عمده آن ها، زبان حال هایی است که بعد از واقعه کربلا، از سوی برخی افراد به شکل رجز در آمده و به رجزهای پیشین افزوده شده است.
خلاصه ماشینی:
از همین رو، وی ضمن نقل رجز علی اکبر7، 18 رجزهای زیر را نیز برای شهدای دیگر کربلا گزارش کرده است: ـ بدربنمغفل: انا ابن جعفی و ابی الکداع و فــی یمینــی مرهـف فزاع 19 ـ بشیربنعمرو: الیوم یا نفس الاقی للرحمن و الیــوم تجزین بکل إحسان 20 ـ حبیببنمظاهر: انا حبیب و ابــی مظاهــــر فـارس هیجاء و حرب تسعر 21 ـ حربنیزید ریاحی: أضرب فی أعراضهم بالسیف عن خیر من حل منی و الخیف 22 ـ حوی، غلام ابوذر: کیف تری الفجار ضرب الاسود بالسیـف صلتا عن بنی محمد 23 ـ زهیربنقین: أنـا زهیــر و أنـا ابـن القیــن أذودهم بالسیف عــن حسیـن 24 در رجزی که از حر نقل شده، امام، بهترین کسی است که در خیف و منا فرود آمده و یا زهیربنقین خطاب به امام7، ایشان را به ملاقات جد و پدر و برادر بزرگوارشان بشارت میدهد؛ درحالیکه ایراد چنین رجزهایی، با این مفاهیم بلند از این دو شهید که در واپسین لحظات عمر به امام7 ایمان آوردهاند، ممکن است این سؤال را در ذهن به وجود آورد که چگونه آنها با داشتن این گونه عقاید تا مدتها از امام کنارهگیری میکردهاند؟ ـ عبداللهبنعمیر کلبی: ان تنکـرونی فانا ابـن کلب حسبی بیتی فی علیم حسبی 25 ـ عبدالرحمنبنعبداللهبنکدن یزنی: إنی لمن ینکرنی ابن الکدن إنی علی دین حسین و حسن 26 ـ عمروبنقرظه انصاری: قد علمت کتیبة الانصــار انی ساحمــی حوزة الدمار 27 ـ نافعبنهلال جملی: أرمی بها معلما أفواقهـــا و النفـس لا ینفعها إشفاقها 28 ـ یزیدبنزیادبنمهاصر: انا یزید و ابی المهاصــــر اشجع من لیث بغیــل خادر 29 4.
مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی (م 356ق)، مؤلف کتاب مذکور با روایات مسند، قیامها و کشتههای خاندان ابوطالب را گزارش کرده و حدود 44 صفحه را به مقتل امام حسین7 و اهلبیت او اختصاص داده است؛ اما با وجود این، از میان شهدای بنیهاشم در واقعه عاشورا، تنها با دو بیت بیشتر، همان رجز علی اکبر7 را تکرار کرده 38 و رجز دیگری را برای شهدای کربلا نقل نکرده است.