چکیده:
در پژوهش حاضر تاثیر منابع مالی داخلی بر بهرهوری کل عوامل تولید بنگاهها در چارچوب تئوری نمایندگی مورد بررسی قرار میگیرد. برای این منظور از دادههای تابلویی 26 شرکت فعال در صنعت خودرو و ساخت قطعات بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1379-1392 استفاده شد. ابتدا با استفاده از روش لوینسون و پترین (2003) بهرهوری کل عوامل تولید برآورد شده و سپس با استفاده از روش گشتاورهای تعمیمیافته (GMM) تاثیر جریان نقدی داخلی بر بهرهوری کل عوامل تولید شرکتها مورد آزمون قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان میدهند که دسترسی به منابع مالی داخلی به طور منفی و قویا معنیدار بهرهوری کل عوامل تولید صنعت خودرو را تحت تاثیر قرار میدهد. همچنین تامین مالی از طریق ابزارهای بدهی تاثیر مثبت و درجه دوم بر بهرهوری کل عوامل تولید صنعت خودرو داشته است. با عنایت به یافتههای پژوهش، دلایل و شواهد تجربی حاکی از تایید فرضیه تاثیر منفی جریان نقدی بر بهرهوری به دلیل وجود هزینههای نمایندگی میباشد.
خلاصه ماشینی:
"در این چارچوب، ینسن و مکلینگ (1976) با رویکردی متفاوت به بررسی ساختار سرمایه در چارچوب تئوری نمایندگی پرداختند که به دنبال آن ادبیات وسیعی پیرامون تمایلات و ترجیحات مدیران و هزینههای نمایندگی ناشی از رفتار آنها شکل گرفت که انتخاب ساختار مناسب سرمایه را به عنوان راهحلی برای کنترل هزینههای نمایندگی financial constraints irrelevance theory مودیلیانی و میلر (1958) بیان نمودند که ساختار سرمایه ارتباطی با ارزش (و بنابراین عملکرد) بنگاه ندارد؛ گر چه آنها در نهایت با بررسی ساختار تأمین مالی شرکتها در ایالات متحده نشان میدهند که ارزش بنگاه زمانیکه به طور کامل از طریق بدهی تأمین مالی شده باشد، حداکثر میشود (مودیگلیانی و میلر، 1963).
به همین منظور دادههای تابلویی 26 شرکت فعال در گروه خودرو و ساخت قطعات بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1379-1392 مورد استفاده قرار گرفته و تلاش میشود در چارچوب تئوری نمایندگی به آزمون این فرضیه پرداخته شود که تأمین مالی از طریق منابع داخلی تأثیر منفی بر بهرهوری کل عوامل تولید شرکتهای این صنعت دارد.
یا اهرم مالی بنگاه (نسبت کل بدهیها به کل داراییها) نیز یکی از متغیرهایی است که بهوفور در ادبیات تأمین مالی از آن به عنوان شاخصی برای میزان تأمین مالی از طریق ابزارهای بدهی مورد استفاده قرار میگیرد (Nucci & et al, 2005); (Nunes & et al, 2007); (Coricelli & et al, 2012) وارد کردن وقفه اهرم مالی () کمک میکند تا از هر گونه علیت معکوس میان اهرم مالی و بهرهوری بنگاه ممانعت به عمل آید Margaritis & Psillaki, 2010); (Fosu, 2013))."