چکیده:
مطالعات در مورد ارتباط میان رشد اقتصادی و تورم در کشورهای مختلف، نتایج متفاوتی را در پی داشته است. برخی، به وجود ارتباط منفی میان رشد اقتصادی و تورم اشاره داشته اند و برخی دیگر عدم وجود ارتباط معنی دار و یا حتی ارتباط مثبت میان متغیرهای مذکور را گزارش کرده اند. در سال های اخیر مطالعات محدودی به غیرخطی بودن رابطه رشد اقتصادی و تورم پرداخته اند. در همین راستا، مطالعه حاضر به تصریح و برآورد یک رابطه غیرخطی میان رشد اقتصادی و تورم در ایران طی دوره 1338 تا 1386 و با استفاده از الگوی تصحیح خطای آستانه ای پرداخته است. نتایج حکایت از وجود یک رابطه غیرخطی به صورت U معکوس میان رشد اقتصادی و تورم در ایران دارد. نقطه شکست تورم در این تحقیق 9 درصد برآورد شده است. بر اساس نتایج این مطالعه، کاهش نرخ تورم به زیر 10 درصد، به منظور اثرگذاری مثبت بر رشد اقتصادی باید سرلوحه سیاست گذاری های تورمی بانک مرکزی قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"نتایج این مطالعه نشان میدهد که برای کشورهای OECD یک رابطۀ منفی غیرخطی وجود دارد، به طوری که در سطوح تورم پایین، تورم یک اثر مثبتی بر رشد اقتصادی دارد ولی در سطوح تورم بیش از 10 درصد این رابطه به طور فزایندهای منفی میشود.
در سه دوره اول، با افزایش متوسط نرخ تورم، متوسط رشد اقتصادی نیز افزایش یافته است و این به معنای رابطه مستقیم تورم و رشد اقتصادی است اما وقتی نرخ متوسط تورم از دوره سوم به دوره چهارم از 47/18 درصد به 21 درصد افزایش Tobin (1965) Stockman (1981) با توجه به عدم گزارش آمار برخی متغیرها از جمله موجودی سرمایه از سال 1385 به بعد از سوی بانک مرکزی، برآورد انجام گرفته در این مطالعه که از موجودی سرمایه به عنوان یک متغیر توضیحی استفاده شده، تنها تا سال 1385 امکانپذیر بوده است، لذا بررسی رابطه تجربی میان تورم و رشد اقتصادی نیز از سال 1339 تا 1385 انجام پذیرفته است.
4-3- نتایج آزمون خودپردازی با توجه به توضیحات ارائه شده در قسمت (5-1)، نتایج نهایی آزمون خودپردازی بیانگر آن است که فرضیه صفر خطی بودن مدل تصحیح خطاء در مقابل فرضیه وجود الگوی تصحیح خطای آستانهای (مدل غیرخطی) در سطح 10 درصد رد میشود؛ لذا میتوان وجود رابطه غیرخطی میان تورم و رشد اقتصادی را پذیرفت."