چکیده:
در این پژوهش برآنیم به بررسی و نقد یکی از نگرش های مطرح شده از سوی بعضی از پژوهشگران مسلمان معاصر در خصوص داستان های قرآن بپردازیم که چنین ادعا نموده اند که این داستان ها غیر واقعی و اسطوره ای است. نگرشی که به نظر می رسد خمیر مایه آن وارداتی و برگرفته از آراء بعضی از فیلسوفان غربی باشد که زبان دین و گزاره های دینی را اسطوره ای خوانده اند که هیچ بهره ای از واقعیت و معرفت بخشی ندارد و اساس و مرجع این گزاره ها را احساسات درونی دینداران معرفی نموده اند.
از آن جا که نقد ما تنها متوجه مدعیان مسلمان این نگرش می باشد، با وجود بررسی آیاتی که به بیان هدف و جایگاه قصص می پردازد، برصحت یا بطلان این نظر به داوری خواهیم نشست در این رابطه ابتدا مروری برمعانی و تعاریفی که از واژه اسطوره شده خواهیم داشت، سپس با اشاره به جایگاه چنین تفکری از سوی فیلسوفان غربی در حوزه دین به معنای اعم و در حوزه قرآن کریم از سوی افرادی همچون دکتر خلف الله، ادله و استدلال های او و همفکرانش را با نگرش معنایی قرآن به این واژه با طرح آیات مربوطه مقابله خواهیم نمود تا به نتیجه مطلوب که به روشنی در قرآن مطرح گردیده نائل آئیم.
خلاصه ماشینی:
"نکته شایان توجه دیگر در این باب اینکه بر فرض که ما با تفکر آقای خلف الله همراه شویم و قرآن را از جایگاه و شأن ابدیت آن پایین آوریم ـ چنانچه او آورده است ـ و مخاطبان قرآن را نه همه انسـانها و نسـلها بلکه تنها مردم زمان نزول آنهم مردم مکه بدانیـم که اعتقـاد به اسطوره داشتند و قائل شویم که قرآن درداستانهایش صرفا به بعد ادبی و هنری توجه داشته، نه واقعی بودن یا غیر واقعی بودن و قبول کنیم که بلاغت قرآن چنین اقتضا میکرد که رعایت مقتضای حال و توجه به نیاز مخاطب و خاستگاههای ذهنی او مورد توجه و پذیرش واقع شود و نیز بپذیریم که قرآن قصههای خود را بر پایه اساطیر یهودیـان استوار ساخته است، چرا که یهودیان مرجع علمی قریش بودند و قبول و رد آنان معیار صدق و کذب قضایای تاریخی برای مکیان بود؛ اگر همه را حتی بدون هیچ قیدی بپذیریم نتیجه برای مخاطبان که فرضکردیم تنها قریشیان باشند چه چیز باید باشد؟ آیا جز این باید باشدکه مشرکین مکه همانهائیکه رسالت پیامبر را انکار میکردند، تحت تأثیر این قالب اقتضایی سرتسلیم فرود آوردند و به قرآن و پیامبر ایمان آوردند؟ پس چرا ایمان نیاوردند و طبق گزارشهای قرآن این گروه به دشمنی و مکر و تهمت زدن به پیامبر و قرآن ادامه دادند؟آیا نباید استعمال واژه «اساطیر» از سوی آنها با بارمثبت بکار میرفت؟ در حالیکه در همه مواردیکه این واژه از طرف مشرکان در قرآن بکار رفته است با بار منفی و در رد حقانیت قرآن و تکذیب پیامبر بکار رفته است."