چکیده:
کشور ایران به دلیل شرایط و موقعیت ممتاز استراتژیک در طول تاریخ مورد توجه بسیاری از کشورهای فرامنطقهای و حتی منطقهای بوده است که در این بین بریتانیا با سابقهای طولانی و با هدف حفظ مهمترین مستعمره خود (هندوستان) و رقابت با سایر قدرتهای استعماری از جمله روسیه؛ همچنین با انگیزه غارت سرمایه ملی و زیرزمینی ایران منطقه خلیج فارس و جزایر سهگانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک را با استناد به سه اصل حقوقی «مالکیت مشاع»، «سرزمین بلاصاحب» و قاعده «مرور زمان» اشغال نمود که همواره برای توجیه و سرپوش گذاشتن بر اهداف استعماری خود بر اصول مذکور ﺗﺄکید مینمود. این درحالی بود که جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک همواره تحت حاکمیت دولت ایران بوده و هیچگاه بیصاحب و متروکه نبودهاند. امروزه طرح ادعای مالکیت جزایر سهگانه از سوی امارات متحده عربی به عنوان یک کشور تازه ﺗﺄسیس و تلاش بیوقفه و بیبدیل جهت مصادره نمودن مواضع و حمایت کشورهای منطقهای و فرامنطقهای در این امر نشانه حرکت امارات در مسیر دیپلماسی تهاجمی است. ایران میتواند با رویکرد دیپلماسی تدافعی و با رد استناد حقوقی بریتانیا در اشغال جزایر مذکور که امارات متحده عربی به عنوان کارگزار آن اقدام مینمود، جهت اقناع کشورهای منطقهای و فرامنطقهای در مجامع بینالمللی در راستای ﺗﺄکید بر حاکمیت خود بر جزایر سهگانه عمل نماید.
Iran has been considered by many countries in the transatlantic Due to its privileged
status and even regional region, with a long history of Britain with the aim of preserving its most important colony [India] and competing with other colonial powers Including Russia and also with the motive of looting of the national and underground capital of Iran, the Persian Gulf region and the Abu Musa Triple Isles, the Great Tunb and the Small Tunb on the basis of the three legal principles of "joint ownership", " No Man’s Land " and the rule of " Prescription " Occupied that he always emphasized the principles of justifying and covering his colonial goals. Meanwhile, the Abu Musa Islands, the Great Tunb and the Little Tunb, have always been under the rule of the Iranian government and have never been idle and abandoned. The UAE's claim of ownership of the three islands as a newly established state and an unceasing and unceasing effort to confiscate the positions and support of regional and trans-regional countries is indicative of the UAE's move towards aggressive diplomacy. Iran can, with a defensive diplomacy approach, reject Britain's legal right to occupy the islands of which the United Arab Emirates has been acting as its agents, to persuade regional and sub-regional states in international fora to emphasize their sovereignty over the islands triple action.
خلاصه ماشینی:
استناد به سه اصل حقوقی سرزمین بلاصاحب ، مالکیت مشاع و مرور زمان در حقوق بین الملل از مستنداتی است که بریتانیا با انعقاد قرارداد تحت الحمایگی با شیوخ متصالحه جزایر سه گانه را طی سال های ١٩٠٣ تا ١٩٧١ میلادی اشغال نمود که با رد و تأکید بر غیر موجه بودن کاربرد سه اصل حقوقی مذکور در اشغال جزایر سه گانه از جانب دولت ایران میتوان به عنوان موارد اقناعی جهت جلب مواضع کشورهای ثالث در مجامع بین المللی به کار گرفت .
نتیجه گیری با توجه به مباحث مطروحه در مقاله حاضر میتوان چنین جمع بندی کرد و نتیجه گرفت که بریتانیا برای توجیه اشغال جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک طی سال های ١٩٠٣ تا ١٩٧١ میلادی که با اهداف استعماری صورت پذیرفته بود، متوسل به برخی از اصول حقوق بین الملل گشت و استدلال های متناوبی را در قبال این عمل خود و درباره نفی تعلق جزایر مذکور به دولت ایران ارائه داد که در این بین امارات متحده عربی به عنوان کشور تازه تأسیس در راستای سیاست های یک بام و دو هوای بریتانیا، با توسل و به کارگیری موارد اقناعی غیر موجه در پوشش دیپلماسی تهاجمی در قضیه جزایر سه گانه به خصوص در مجامع بین المللی در راستای سیاست های ایران هراسی اقدام نموده و از هیچ تلاشی در این زمینه دریغ ننموده است و در مقابل ، ایران نیز با رویکرد دیپلماسی تدافعی در این قضیه میتواند به صورت مستند در راستای احقاق حاکمیت بلامنازع خود در مجامع بین المللی اقدام نماید یکی از مهمترین موارد استنادی ایران عدم انطباق سه اصل حقوق بین الملل در اشغال اولیه جزایر سه گانه است که بریتانیا با توسل به آن اصول حقوقی جزایر مذکور را اشغال و پس از ٦٨ سال اشغالگری نافرجام نگهبانی از آن منطقه را به امارات متحده عربی واگذار نمود.