چکیده:
گذار در نظریۀ سیاسی جان رالز به مواضعی اشاره دارد که او پس از انتشار اثر نخست خود، «نظریهای در باب عدالت»، اتخاذ کرد. این گذار ناشی از نارضایتیها و ناسازگاریهای درونی بود که او درصدد اصلاح آنها برآمد. تغییراتی که او در نظریۀ خود اعمال کرد، در «لیبرالیسم سیاسی» به اوجو تکامل نهایی خود رسید. فهم این گذار با رجوع به مسئلۀ پایداری ممکن خواهد بود. از نظر رالز، پایداری برای همکاریهای اجتماعی و تحقق جامعۀ بسامان ضروری بود. او در ابتدا بر آن بود که پایداری با تکیۀ صرف بر عناصر آن، یعنی حس عدالت و برهان همسازی، بهطور ذاتی تحقق میپذیرد. اما، به مرور زمان، با فاصله گرفتن از دیدگاههای اخلاقی، و با پذیرش واقعیت تکثرگرایی معقول و اهمیت ارزشهای سیاسی، به این نتیجه رسید که صرف پذیرش اصول عدالت توسط شهروندان به پایداری و جامعۀ بسامان منجر نخواهد شد. او این بار با طرح خوانشی متفاوت از پایداری و جایگزین کردن اجماع همپوش بهجای برهان همسازی شرایطی را فراهم آورد تا آموزههای جامع و متکثر شهروندان به رسمیت شناخته شود. بنابراین شهروندان میتوانند در قالب یک خودآیینی واقعی اقدام به عمل عادلانه در جامعۀ بسامان کنند.
Transition in John Rawls’s political theory contains some positions which he choose after his first work، “A Theory of Justice”. This transition came from unsatisfactory and internal incompatibility that Rawls started to modify them. The changes applied by him completed in “Political Liberalism”. The understanding of this transition would be possible by referring to the problem of stability. According to Rawls، stability was essential for social cooperation and constituting of well-ordered society. Rawls at the beginning believed that stability will come true intrinsically by its elements، sense of justice and congruence argument. But gradually after relinquishing the moral viewpoints and accepting the fact of reasonable pluralism and importance of political values، he concluded that the sole acceptance of principles of justice by citizens does not lead to the stability and well-ordered society. Instead، rawls with a different reading of stability and replacing overlapping consensus rather than congruence argument recognized comprehensive and plural doctorines of citizens. So، citizens could just in well-ordered society by a framework of real autonomy.
خلاصه ماشینی:
ک: واعظی، ١٣٨٦؛ Sandel, 1982: 4 8ff; 133-4;175ff; Dworkin, 1975; Larmore, 1990; Ackerman, 1994; Gutmann, 1985.
در اینجا پرسشی مطرح می شود که رالز باید برای آن راه حلی بیابد، زیرا در غیر این صورت دچار همان معضلی می شود که پیشتر نظریه اش به آن مبتلا بود: سؤال این است که آیا محتمل نیست که خواست های ناشی از آموزه های جامع ، در مقابل خواست های اصول عدالت قرار گیرند؟ پاسخ رالز به این پرسش منفی است ، به سبب اینکه او تلاش می کند تا با تدوین اجماع همپوش امکان اجماع آموزه های جامع را حول یک زمینۀ مقبول ، یعنی فرهنگ سیاسی، ١.
رالز در ادامه اضافه می کند که در نظر گرفتن برداشت سیاسی به شکلی خودبنیاد، این امکان را فراهم می آورد تا مورد پذیرش آموزه های جامع مختلفی قرار گیرد، حال آنکه اگر بخواهیم آن را به یک آموزه جامع محدود کنیم ، دیگر امید به اینکه بتوان آن را در سطح وسیعی مطرح کرد، از میان خواهد رفت - در اینجا می توانیم بار دیگر بر این مدعا پافشاری کنیم که انگاره های اخلاقی موجود در نگرش عدالت به مثابۀ انصاف یکی از عوامل نگرانی رالز بوده است .
این فرهنگ زمینه ای (background culture) نشان از توان اخلاقی شهروندان برای برخورداری و بازنگری در فهم آنها از خیر، توانایی تغییر برنامه های زندگی با محدودیت کمتر، توان پذیرش مسئولیت ، وفاق اجتماعی و تحقق خیر سیاسی در اجتماع را بازنمایی می کند (٢٠١ ;٣٢٠ ;٩٠-١٧٨ ;٥-٣٢ :PL).