چکیده:
مقدمه و هدف پژوهش: برنامهریزی ارتباطی از نظریات مطرح دهه 1990 میلادی قلمداد میشود که مورد توجه وسیع برنامه ریزان قرار گرفت. با توجه به اهمیت این نظریه، این پژوهش با هدف شناسایی زمینههای اجرایی و نهادی جهت عملی کردن برنامهریزی ارتباطی در تهران تهیه شده است.
روش پژوهش: جهت دستیابی به هدف تحقیق، رویکرد مکمل نهادگرایی استفاده شده و با تلفیق دو دیدگاه نهادگرایی و برنامهریزی ارتباطی، چارچوب تحقیق طراحی شده است. این تحقیق با استفاده با بررسی توصیفی-تبیینی اطلاعات موجود، به بررسی و تحلیل نظام برنامهریزی شهری تهران و ارائه پیشنهادات میپردازد.
یافته ها: یافتهها نشانگر این است که نبود هماهنگی و همکاری بین بخشی در نهادهای ذی ربط، ناهمخوانی و تداخل قوانین و مقررات شهری دررابطه با وظایف نهادها، عدم تعریف نقش میانجی گر و تسهیل گر برای برنامه ریز، ضعف مشارکت مردمی و نقش کمرنگ سازمانهای مردم نهاد و فقدان سیستم آموزشی فراگیر و فرهنگ سازی ضعیف از مهمترین مشکلات در نظام برنامهریزی تهران هستند.
نتیجه گیری: نظام برنامهریزی تهران برای انطباق با برنامهریزی ارتباطی نیاز به انجام اقدامات در چهار بعد اصلی یعنی تعریف وظایف جدید برای برنامه ریز، فراهم آوردن الزامات داخلی نهادهای رسمی و نهادهای غیررسمی و ایجاد همکاری بین کلیه نهادهای ذی ربط برنامهریزی دارد.