چکیده:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین دینداری با شادکامی دانشجویان به واسطه خودمهارگری آنان بود.
روش: روش پژوهش، همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان ساکن خوابگاه دانشگاه الزهرا در سال تحصیلی 95-1394 به تعداد 2345 نفر بودند که از میان آنان 300 نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. دانشجویان در این پژوهش به پرسشنامه خودمهارگری رفیعی هنر(1390)، پرسشنامه دینداری خدایاری فرد(1388) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد(1989) پاسخ دادند. پایایی کلی هر یک از پرسشنامه ها در این پژوهش به ترتیب 92/0، 98/0و 93/0 به دست آمد. روایی پرسشنامه ها به کمک نظر متخصصان و اساتید روان شناسی در حد مطلوب گزارش شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار لیزرل و به کارگیری آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته است.
یافته ها: یافته های حاصل از معادلات ساختاری نشان داد که مدل مد نظر، دارای برازش خوبی است و اثر مستقیم دینداری بر خودمهارگری و اثر غیر مستقیم دینداری به واسطه خودمهارگری بر شادکامی مثبت و معنادار و اثر مستقیم دینداری بر شادکامی مثبت و غیر معنادار است.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که خودمهارگری، واسطه ای مناسب بین دینداری با شادکامی دانشجویان است؛ به این معنا که به هر میزان دینداری دانشجویان بالاتر رود، خودمهارگری افزایش می یابد و این موجب افزایش شادکامی در میان آنان می شود.
خلاصه ماشینی:
شادی فعالیت فرد Positive Psychology Luthans, Avolio, Avey & Norman Happiness Bradburn را برمیانگیزد، بر آگاهی او میافزاید، خلاقیت وی را تقویت و روابط اجتماعی وی را تسهیل میکند.
دین و شادکامی هر دو موضوعاتی وسیع و پیچیدهاند و ساختار چند بعدی و چند سطحی دارند که از طرق مختلف در تحلیلهای جامعهشناسی و روانشناسی خود Veenhoven Myers Religion Gutek Religiosity Spilka, Hood, Hunsbergen & Gorsuch را آشکار ساختهاند.
با توجه به نتایج متناقضی که در رابطۀ بین دینداری و شادکامی به دست آمده، هدف اصلی این پژوهش، بررسی تبیینی مناسب، مشابه با جهتگیری درونی آلپورت و بر اساس متغیرهای مبتنی بر آموزههای دین اسلام است.
تا کنون متغیر خودمهارگری مبتنی بر دین اسلام، در رابطۀ بین دینداری و شادکامی در قالب یک مدل علی بررسی نشده و برای اولین بار در این پژوهش به کار رفته است.
د) بحث و نتیجهگیری هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطهای خودمهارگری در رابطۀ بین دینداری با شادکامی دانشجویان بود.
پژوهش در پی پاسخ به این سؤال بود که آیا میتوان مدلی علی پیشنهاد کرد که خودمهارگری نقش میانجی در رابطۀ میان دینداری و شادی داشته باشد؟ و اینکه آیا زمانی دینداری میتواند باعث شادکامی شود که افراد بتوانند ویژگی و توانمندی خودمهارگری را در خود ایجاد کنند؟ در این راستا، چهار فرضیه مطرح شد که با توجه به یافتههای حاصل از ماتریس همبستگی فرضیههای مربوط به روابط مستقیم و با توجه به تحلیل مسیر نقش میانجیگری خودمهارگری در مدل علی تأیید شدند.
بر این اساس، خودمهارگری میتواند تبیینگر رابطۀ مثبت بین شادکامی و دینداری باشد(رفیعی هنر و جانبزرگی، 1389).