خلاصه ماشینی:
١ با عنايت به اينکه فقر فرهنگي ، اجتماعي ، سياسي ، اقتصادي و حتي فقر علمي ايران در دوران معاصر به نوعي تحت تأثير رابطه هاي توليدي و ناگسستني اين دو پديده است ، تمرکز بر اين مسئله فهم زمينه هاي ظهور جنبش ١٥خرداد و انقلاب اسلامي را امکان پذير مي سازد.
زيرا از اين تاريخ علي رغم حضور جريان هاي مبارز گوناگون عليه رژيم پهلوي ، آرمان هاي اين جنبش و انديشه هاي رهبر کبير آن ، دفاعيه غير قابل ترديدي از مبارزات آزادي خواهي ملت ايران شد زيرا آنچه اين جنبش را از ساير جريانات متمايز مي ساخت تأکيد رهبري جنبش بر دگرگوني ساختاري در نظام سلطاني و سکولاريسم با توجه به فرهنگ ملي و ديني بود.
يکي از ويژگي هاي عمده فهم جنبش هاي اجتماعي ايران علي الخصوص جنبش ١٥خرداد و انقلاب اسلامي اين است که ما نمي توانيم به طور مطلق از الگوهاي فلسفه سياسي و جامعه شناسي غربي براي فهم آنها استفاده کنيم .
همان طوري که گفته شد سنت جريان هاي سياسي جنبش اجتماعي در ايران با نشان دادن تأثير از نظريه هاي غربي اعم از چپ و راست ؛ بيشتر از هر چيزي به زمينه هاي ساختاري رهبري يک طبقه يا جريان خاص تکيه داشت در حالي که امام از اساس با همبستگي هاي طبقاتي و رهبري هاي حزبي مخالف بود و اين همبستگي ها را مانعي جدي براي وحدت جامعه مي دانست .