خلاصه ماشینی:
- آيا ترقي ايران آن گونه که از يک قرن پيش در گوش ما زمزمه مي کنند جز با گذشتن از روي کشته هاي راه دين و آموزه هاي پيامبران ، امکان پذير نيست ؟ - آيا پيشرفت و توسعه و تعامل با جهان جز با گذشتن از روي پيکر مطهر کشته هاي استقلال ، آزادي ، هويت ، فرهنگ و اصالت کشور ميسر نيست ؟ - آيا عزت و سربلندي جز با تقليد از بيگانگان و ناديده گرفتن ذخاير و سرمايه هاي بومي غير ممکن است ؟ - آيا دين براي اين که مقدس ، عزيز، و پاک بماند بايد از حوزه عمومي مردم يعني سياست ، حکومت و ساير امور دنيا خارج شود و به حوزه شخصي برگردد؟ - آيا رژيم سلطنتي و پادشاهي آن گونه که به ما گفته اند وديعه الهي است و مردم حق ترديد و نفي آن را ندارند؟ - آيا رژيم سلطنتي يک رژيم عقلي و منطقي است ؟ - آيا اطمينان داريم که باورهاي غرب گرايان بازتاباننده هنجارهاي فرهنگي و تاريخي ملت ايران است ؟ - آيا بدون هماهنگي و سازگاري سياسي با قدرت هاي استکباري نمي توان از امکانات جهاني استفاده کرد و مسيري که آنها به ما نشان مي دهند به اضمحلال منتهي نخواهد شد؟ - آيا پيشرفت عمومي کشور جز با هماهنگي با قدرت هاي بزرگ امکان پذير نيست بنابراين ما هميشه بايد در پناه يکي از قدرت ها زندگي کنيم تا تکه ناني به ما برسد؟ نظام پرسش هايي که امام خميني ايجاد کرد آتش بر خرمن خشک و پوسيده نظام کهنه و فرسوده شاهنشاهي در ايران انداخت .