چکیده:
کلید بهرهوری منابع انسانی، شناسایی، استخدام و حفظ کارکنان تعالی یافته است که برای رسیدن به هدف ارتقای بهرهوری، ارزش خود را بهعنوان شریک راهبردی سازمان به اثبات رساندهاند. هدف از انجام پژوهش حاضر، شناخت و درک دیدگاهها و الگوهای ذهنی خبرگان دستگاههای اجرایی کشور درباره عوامل اثرگذار در بهرهوری منابع انسانی است. دیدگاهها و برداشتهای متکثر و متفاوت از جایگاه بهره-وری منابع انسانی و عوامل اثرگذار در ارتقای آن و بهخصوص نبود تعریف و دستهبندی جامع و دقیق از عوامل اثرگذار از نظر خبرگان دستگاههای اجرایی کشور، سبب شده است تا از روش ترکیبی کیو، برای شناخت و درک دقیق تر دیدگاهها و نگرشها و نیز تبیین جامعتر استفاده شود. یافتههای پژوهش نشان میدهد از بُعد نظری، یازده الگوی ذهنی کشف شده، گونههای متمایز الگوهای تفکر و ادراکات خبرگان سازمانها و دستگاههای اجرایی کشور درباره عوامل اثرگذار در بهرهوری منابع انسانی است. پیشنهادهای پژوهش نیز در دو حیطه کاربردی و پژوهشی با هدف ارایه راهبردهایی برای ایجاد سیاستهای توافقی و برای هماهنگی بهتر و اقدام عملیتر و کارآمدتر در عرصه ارتقای بهرهوری منابع انسانی کشور ارایه شده است.
خلاصه ماشینی:
با توجه به موارد فوق، تحلیل و تفسیر دیدگاههای در این الگوی ذهنی عبارت است از: «مشارکت کنندگان به طور کلی اقدامات مدیران عالی و سرمایه انسانی برای تعالی سازمان و منابع انسانی آن را منفی ارزیابی مینمایند و معتقدند بین استعداد و توانایی کارکنان و نوع شغل آنان، تناسب وجود ندارد و ارتقای کارکنان بدون برنامه ریزی، بدون ضوابط و رابطه مدار است و باعث متناسب نبودن شغل با شاغل شده است .
به طور کلی تشریح و تفسیر دیدگاههای مشارکت کنندگان این الگوی ذهنی عبارتاند از: «مشارکت کنندگان با این نظر که حجم کار محوله به کارکنان، با توان و ظرفیت آنان، متناسب نیست ، کاملا موافق اند و از این که اختیارات مدیران منابع انسانی محدود است و آزادی عمل برای تصمیم گیری اثربخش وجود ندارد)، ناراضی هستند و معتقدند مدیران نمیتوانند قوانین مرتبط با بهره وری منابع انسانی را به خوبی اجرا نمایند، با وجود این توانسته اند از طریق گفتگو، تفاهم و توافق با کارکنان، آگاهی دقیق از انتظارات و استانداردها، اهداف و برنامه ها به وجود آورند.
به طور کلی تشریح و تفسیر دیدگاههای مشارکت کنندگان این الگوی ذهنی عبارتاند از: «آنان معتقدند وجود تعهد و مسئولیت در قبال کار و داشتن وجدان کاری در کارکنان و شناخت نیازهای شخصیتی و تواناییهای ذهنی کارکنان و رفع مشکلات آنان از سوی مدیران سبب بهرهوری منابع انسانی شده است .
Core employee based human capital and revenue productivity in small firms: An empirical investigation, Journal of Business Research, Contents lists available at Science Direct.