ویرانی خاورمیانه، راه گریز غرب از بحران اقتصادی سرمقاله

و کاری که برنامه‌ریزان اقتصادی و سیاستمداران در آن زمان می‌توانستند انجام دهند کندکردن روند گسترش آن‌ تا زمان رسیدن به راه‌حل نهایی بود و از جمله ترفندهای کنترل کننده دامن زدن به مصرف‌گرایی و تشویق مردم به مصرف هر چه بیشتر و نیز تولید کالاهایی با عمر مفید کم‌تر از کالاهای مشابه قبلی بود این ترفند البته تا مدتی توانست نظام رو به سقوط اقتصادی را حفظ کند اما خیلی زود کاهش روند تقاضا به دلیل اشباع بازار مصرف، تولیدکنندگان بزرگ وشرکت‌های چند ملیتی را وادار کرد تا روش‌های دیگری را برای کاستن از سرعت سقوط به کار گیرند که از جمله آن‌ها سرمایه‌گذاری در کشورهایی بود که نیروی کار در آن‌ها بسیار ارزان‌تر بود و از این دیدگاه برخی از کشورهای آسیایی به عنوان مناسب‌ترین مقصد برای سرمایه‌گذاری‌ جدید شناخته شد این تمهید البته تا حدی ‌توانست قیمت تمام شده کالاها را کاهش دهد کاهشی که بخشی از آن هم به مصرف کننده اختصاص می‌یافت و این تشویقی بود برای مصرف بیشتر اما استفاده از نیروی کار ارزان در کشورهای دیگر عارضه دیگری به دنبال داشت و سبب شد شماری از کارگران در کشورهای اصلی تولیدکننده و بیشتر اروپا و آمریکا از کار اخراج شوند این اقدام که با عنوان تعدیل نیرو برای کاستن از هزینه‌ها آغاز شد دشواری دیگری را به وجود آورد، کارگران بی‌کار شده قدرت خرید بسیاری از کالاها را از دست دادند و این به معنای کاهش هر چه بیشتر تقاضا و کندتر شدن حرکت چرخ‌های تولید و گردش سرمایه بود و به این ترتیب شمارش معکوس برای وقوع سونامی بزرگ بحران اقتصادی سرعت گرفت و حرکت به سمت بحرانی همانند آن چه که در سال 1930غرب را به لرزه درآورد و تکانه‌های آن نیمی بیشتر از جهان را فرا گرفت، شدت یافت.