چکیده:
دشتهای میانکوهی دامنههای مختلف رشته کوه الوند، و بهطور اخص -پسکرانههای دشت ملایر-؛ از مستعدترین مناطق شرق زاگرسمرکزیست که همواره مورد توجه جوامع مختلف انسانی بوده و از پتانسیل بالایی جهت مکانگزینی زیستگاهها و استقرارگاههای جوامع اولیه برخوردار بوده است. برخلاف سایر نواحی زاگرسمرکزی که مطالعات باستانشناسی بیشتری در آن صورتگرفته، دشت ملایر از این حیث ناشناختهتر است؛ بنابراین، پروژهی کاوش باستانشناختی تپهی «پشت فرودگاه»، برای نخستینبار با اهداف و ضرورتِ بررسی و آشکارسازی تحولات نوسنگی جدید این حوزه صورتپذیرفت. این تپه، یکی از محوطههایست که با نهشتههای ضخیم خاکستر، انواع سفال خشن پوک و منقوش، حجم زیاد استخوانهای بزسانان و همچنین تعداد زیاد سردوک، استقراری نیمهیکجانشین فصلی از نوسنگی جدید را نمایان ساخته است. در پژوهش پیشِرو، ضمن بررسی الگوی معیشت جوامع ساکن در این محوطه؛ در پی پاسخ به پرسشِ -عللِ حضور فصلی جوامع کوچرو با الگوی معیشت رمهداری نوسنگی جدید در دشت ملایر و چگونگی (مبدأ و مقصد) حرکت آنان(؟)-، مورد بحث و تحلیل قرار خواهد گرفت. (که) با فرضِ، وجود «راهایلها»، «مراتع غنی» و «منابع آبی» دشت ملایر در حوضهی رودخانهی حرمرود، در مسیر کریدورهای مناطق همجوار در دشتهای میانکوهی کرمانشاه و لرستان، قابلیت طرح مییابد. روش پژوهش، مبتنیبر روش تاریخی-تحلیلی با رویکرد مطالعاتِ میدانی از نتایجِ حاصلهی کاوش تپهی پشت فرودگاه و مبتنیبر نظریات راجعبه جوامع نیمهیکجانشین خواهد بود. نتایج پژوهش از دو منظر قابل بحث هستند؛ نخست، «مراتع و آب غنی» که دشت ملایر از این منظر مساعد و در نحوهی حضور و گسترش استقرارها اثرگذار بوده است؛ دوم، «راهها» (راهایلها) که دشت ملایر بهعنوان کریدور مواصلاتی محوطههای نوسنگی جدید و جوامع کوچرو در نواحی همجوار خود بوده که تأثیر بسزایی در شکلیابی و مکانگزینی محوطهها داشته است؛ بهنحوی که استقرارهای نوسنگی جدید دشت ملایر در حوضهی رودخانهی حرمرود و راههای ارتباطی بهصورت خطی و خوشهای شکلگرفتهاند، که چنین کُنش و رویکردی برگرفته از رفتارهای محیطیِ جوامعِ نیمهیکجانشین بوده است.