چکیده:
به کارگیری رویکرد معیوب در ارزشیابی تربیت دینی میتواند به صدمه ای جبرانناپذیر بر پیکرة تربیتدینی و انحراف جدی آن از اهداف قصد شده منجر شود. مسئله اساسی این پژوهش آن است کهرویکرد ارزشیابی نتیجهمحور رایج در تربیت دینی، با نظر به آیات قرآن مجید و دلایل عقلی تا چه حددرست است وچه جایگزینی برای آن وجود دارد. در این پژوهش علاوه بر استدلال های عقلی برگرفتهاز متون مرتبط، برخی آیات قرآن مجید به عنوان سند متقن و اصیل اسلام با روش تحلیل محتوای کیفیدستهبندی و واکاوی شد. چهار دسته از آیات قرآن کریم و برخی دلایل عقلی، نشان میدهند که به طورکلی و بدون در نظر گرفتن موارد خاص، ارزشیابی نتیجهمحور از تربیت دینی با روح دین و هدف ازتربیت دینی ناسازگار است . نتیجه آنکه ارزشیابی در نظام تربیت دینی باید از سنجش نتایج(نتیجهمحوری) به سمت ارزیابی فرایندها (فرآیندمحوری) معطوف گردد. ارزشیابی فرایندمحور نیز بهمعنی بررسی و مراقبت از سلامت حرکت فرایند یاددهی یادگیری در مسیر صحیح تربیت دینی و نهبررسی فرایند نیل به نتیجه قصد شده درنظر گرفته شود.
خلاصه ماشینی:
از طرفی دیگر، بدون توجه به بستر و جامعه ای که قرار است تربیت دینـی 2 در آن محقق شود،نمی توان برای ارزشیابی تربیت دینـی الگـویی عرضـه کـرد (هـس ، ٢٠٠٠)؛ پس ابتدا باید روشن شود که با نظر بـه بسـتر و جامعـه مـورد بحـث در ایـن نوشتار، آیا نظام ارزشیابی متناسب با محتوا، روش ها، مخاطبان و از همه مهم تر، اهـداف و آرمان های آموزشی ساحت تربیت دینی انتخاب شده است و آیا معیارهـای ارزشـیابی درست در چنین جامعه ای اتخاذ شده است ؟ در نیم نگاهی به وضع موجود ارزشیابی از تربیت دینی فراگیران در کشور ما چنـین بر می آید که ارزشیابی به طور عمده بر نتایج آموخته ها در پایان دوره مبتنی اسـت .
با توجه به مباحث مطرح شده درباب تربیـت دینـی و ارزشـیابی آن ، ایـن اوصـاف ، می توان به این ضعف رویکرد ارزشیابی کنونی از تربیت دینی اقرار نمود کـه صـرفا بـه ارزیابی جنبه های شناختی دینی متکی است و از جنبه هـای عمیـق تـر بـاور، احسـاس و عمل غفلت می کند.