چکیده:
در طول چند دههی گذشته تجارت درون صنعت بهعنوان یکی از مهمترین مباحث مطرح شده در سطح بینالملل از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. ایران نیز بهمنظور بهبود روابط تجاری خود با بزرگترین شرکای تجاری و در صنایعی که در آن مزیت بیشتری دارد، نیازمند الگویی مناسب در جهت پیشبرد اهداف اقتصادی خود میباشد. با توجه به نقش مؤثری که نوآوری و حضور دولت در عرصه تولید کالاها و خدمات در سطح کلان اقتصادی و بینالملل دارد، لذا این مقاله به بررسی رابطهی غیرخطی بین نوآوری و تجارت درون صنعت از یکسو و تشخیص رابطهی بین اندازهی دولت و تجارت درون صنعت از سوی دیگر بهعنوان متغیرهای کلیدی در دو مدل خطی و تبدیل لجستیک طی سالهای 2015-2000، میپردازد. همچنین شاخص تجارت درون صنعت در این مطالعه، براساس طبقهبندی چهار رقمی کدهای HS در 20 صنعت منتخب محاسبه شده است. نتایج بهدست آمده رابطهی غیرخطی بین نوآوری و تجارت درون صنعت را تأیید میکند همچنین متغیر اندازهی دولت نیز در هر دو مدل سبب افزایش سطح تجارت درون صنعت ایران و شرکای تجاری میشود. سایر متغیرهای کنترل (تولید ناخالص داخلی سرانه، متغیر لیندر، مسافت جغرافیایی)، همگی دارای علامت مورد انتظار بر تجارت درون صنعت هستند.
طبقهبندی JEL: C23, F14, L60, H50