چکیده:
بیش ازنیم قرن از اجرای طرحهای جامع بر کالبد شهر ایرانی میگذرد که اساس آنها برگرفته از جنبش مدرن، مبتنی بر ساماندهی به عملکردهای چهارگانه اسکان، کار، آمد و شد (ترافیک) و گذران اوقات فراغت است که نتوانسته اهداف و چشم اندازهای مورد انتظار را باز پس دهد. اجرای اینگونه طرحها بر پیکرة بافتهای مرکزی شهرها، به تدریج سبب فرو ریختن ساختار سنتی، اصالت و هویت ذاتی آنها شده است؛ از اینرو نتیجة این طرحها صرف تکیه بر مداخلات کالبدی، با نادیده گرفتن روابط فضایی حاکم بین انسان و فضا که از درون مایههای منطق اجتماعی فضاست، چیزی جز ناهمگونی در تقابل بین سنت و مدرنیته نبوده و در این میان، شبکة معابر به عنوان یکی از عناصر مهم کالبدی، نقش اصلی در برقراری روابط فضایی داشته است؛ بنابراین، در این مقاله سعی شده است که با بررسی تاثیر طرحهای توسعه بر روابط فضایی حاکم بر ساختار شهر بتوان ارزیابی درستی از موضوع داشت. طرح محور زینبیه در بافت تاریخی شهر زنجان نیز از ناهمگونی های فضایی مستثنا نیست که این امر ریشه در ناآگاهی و تاثیر این طرح بر ساختار و روابط فضایی شهر است؛ بنابراین، هدف این پژوهش تحلیل تاثیر طرح توسعه محور زینبیه در بافت تاریخی بر ساختار فضایی خرد و کلان شهر زنجان به روش چیدمان فضاست. کاربرد اصلی این روش هوشمند، رویکردی جدید در تحلیل ساختار و پیکرهبندی فضایی براساس روابط فضایی شهری بهشمار میآید که در آن پارامترهای نوینی مطرح است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات نظری آن ازطریقمطالعاتکتابخانهایجمعآوریشده است. تحلیلها شامل دو بخش از تحلیلهای چیدمان فضاست که عبارت است از:
1. بررسی تاثیر طرح زینبیه در مقیاس خرد (سطح محله)؛
2. بررسی تاثیر طرح مذکور در مقیاس کلانشهر.
با نگاهی به نتایج پژوهش درمی یابیم که هرچند در ابتدا تاثیر اجرای این طرح در مقیاس محله، سبب افزایش میزان همپیوندی شده، از سوی دیگر تفاضل هم پیوندی بین خطوط شبکه محلات دور و نزدیک را به استخوانبندی اصلی شهر افزایش داده است. میزان این افزایش اختلاف تفاضل برای عابران سواره 986/0 و برای عابران پیاده 443/0 بعد از اجرای طرح است که این امر یکی از عوامل موثر نشانگر وجود گسست فضایی و انزوای کالبدی حاصل از اجرای آن در محلة مورد نظر است. با مقایسة میانگین پارامترهای ترکیبی چیدمان فضا قبل و بعد از اجرای طرح بر بافت قدیم و ارگانیکی، افزایش میزان دید و دسترسی (به دلیل افزایش هم پیوندی)، تضعیف نظام سلسله مراتبی (به دلیل تحمیل الگوی شطرنجی بر بافت ارگانیکی) و افزایش میزان وضوح (بهدلیل افزایش ضریب همبستگی) در محلة زینبیه بهوجود آمده است؛ همچنین در سطح کلان نیز پس از اجرای طرح با کوچک ترین تغییر در میزان همپیوندی بین دو محور اصلی شهر با اختلاف 074/0 تغییرات بزرگ در ترتیب فضایی و جابه جایی رتبة همپیوندی بین محورهای اصلی را بهوجود آورده است که این عامل در کنار سایر عوامل طراحی شهری بر توسعه و ساختار شهر تاثیر گذار بوده و مجموعة این فرایند بر دیگر مشخصهها از جمله تغییر کاربری و ارزش املاک، مکانیابی جاذب های فضایی (کاربریها)، حرکت عابر و ... موثر بوده است.